به پیشواز از هشتم مارچ؛ روز بین المللی همبستگی انسجام زنان علیه تبعیض جنسیتی و نابرابری
نگارنده:حلیمه پژواک
تاریخ کهن دنیا، بهوضاحت نشان میدهد که زنان بهعنوان کالا برده و خدمتگذار یا بیگار مورد استفاده قرار میگرفتند. باورهای زیادی در ارتباط به حاشیهکشاندن زنان از گذشتهها وجود دارد.
تا اینکه در سال ۱۸۵۷ زنان برای اولینبار در برابر خشونتهای گسترده و تبعیض نابرابر مردان منسجم شدند و خواهان تعین زمان مدت کار و حقوق مناسبشان شدند، که این اعتراض گسترده در شهر شیکاگوی آمریکا جرقه خورد و با واکنش تند از جانب دولت وقت مواجه شد، که در آن شمار زیادی از زنان جانهای شان را از دست دادند.
مردسالاری و دوران حاکمیت مطلق مردان بر زنان در تمام دنیا وجود داشته است و این زنان بودند که با ایجاد اجماعهای بزرگ توانستند از حقوق اساسی و انسانی خود شجاعانه دفاع نمایند و دست از مبارزه و اعتراض بر ندارند، تا به به هدف نهایی که همانا تساوی جنسیتی و برابری مطلق است، دست یابند.
و خوشبختانه در سال ۱۹۱۷ زنان در روسیه، دست به اعتراض جمعی و وسیع به خاطر نان و حق تقسیم کار و عادلانه شدند، که این جنبش بزرگ و تاثیرگذار توانست تیشهی مستحکم بر افکار مردسالاری دولتها بزند، که خوشبختانه اعتراضات سرتاسری زنان به نتیجه نشست. از این روز همهساله تقدیر میشود و همهی ما پاسدار آن زنان شجاع و تحول پسند میباشیم.
افغانستان، کشوریست که مردمش از مردسالاری عرفهای ناپسند و باورهای نامطلوب همیشه استفاده ابزاری نموده و حضور زنان را در متن جامعه بیغیرتی و مغایر باورهای اسلامی افغانی و جغرافیایی قلمداد مینمایند.
این افکار کهنه و کلیشهای عمر زیادی داشته و همیشه برای زنان افغان دردسرساز بوده است. که متاسفانه زنان افغان حق تحصیل حق کار حق انتخاب همسر و حق مشارکت شان، در ساختارهای مختلف و پیچیده، نقض شده است. تا اینکه با ایجاد نظام جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان برای نخستین بار در سالهای ۱۹۸۰ الی ۱۹۸۶ مرحوم آناهیتا راتبزاد به عنوان معاون رئیس جمهور در آن دولت ایفای وظیفه نمود، که متاسفانه آن کافی نبود. زیرا؛ باورها و سنت های فرسوده در بین افکار جمعی وجود داشت، که زن نباید حق کار تحصیل و مشارکت در پروسههای ملی و حق انتخاب داشته باشد.
تا اینکه، با هزاران چالش و مشکل؛ با سپری کردن این دورهی تاریک نامنظم و نابرابر دوره طلایی بنام جمهوریت در سال ۲۰۰۱ تحت حمایت جامعهی جهانی آغاز و زمینه برای برگزاری لوی جرگه و ایجاد قانون اساسی نیز ایجاد گردید، که خوشبختانه افغانستان صاحب یک قانون اساسی مدرن و با مشارکت زنان در تمام پروسهها، از جمله حق داشتن رای تحصیل، کاندیدا شدن در نهاد ریاست جمهوری و تمام ساختار های مختلف دیگر از جمله حق کار حق داشتن انتخاب همسر و حضور در همه ی پروسه ها بهرسمیت ساخته شد.
با گذشت بیش از بیستسال دورهی طلایی جمهوریت، با اینکه ساختارهای امنی برای مشارکت زنان نیز وجود داشت، متاسفانه، باز هم زنان با خشونت گسترده و وسیع مواجه بودند و این باورهای شکننده مخالف حضور زنان در جامعه نیز بود، و متاسفانه، اين خشونتهای گسترده و مضحک مانعی بزرگی بر سر راه زنان شده بود.
با آنهمه مشکلات؛ ما شاهد رشد توسعه و حضور زنان در عرصه های مختلف و متفاوت بودهایم، که آنها نیز نقش بارز و قابل توجه در عرصه توسعه و پیشرفت کشور داشته اند، که این دستاوردها، نقش مهمی را در تاریخ معاصر به همراه خواهد داشت و مردم افغانستان به این باور رسیده اند که اگر برای زنان افغان فرصت ایجاد شود، آنها دوشادوش مردان حتی با پیشروی از آنان موجب پیشرفت و توسعه کشور خواهند شد و کشورشان را از بحران های مختلف و ازهمگسیخته نجات خواهند داد.
متاسفانه، ما در حالت رسیدن به اوج و قلههای تعالی بودهایم که یک بار دیگر دوران سیاه و تاریک طالبانیزم بوجود آمد. طالبان در سال ۲۰۲۱ با نخستین ورود خود در شهر کابل و غصب اماکن دولتی جنگ آشکار خود را علیه زنان و تحصیل شان اعلام کردند. آنها تا جایی که توانستند به زنان ظلم کردند. خشونت کردند و حضور شان را نادیده گرفتند. آنها نمیخواهند زنان به تحصیل دسترسی داشته باشند. زیرا زن باسواد و با دانش هیچگاهی اولادی را تربيه نخواهد کرد، که بردهی افکار گروههای تروریستی شود و از این جهت است که طالبان برای بقای اعمال تروریستی و خشونت گسترده خود نمیخواهند زنان حق تحصیل کار و مشارکت در در ساختار های سیاسی و اجتماعی را داشته باشند.
اما ما میبینیم، که زنان امروز زنان دیروز نیستند. امروزه، زنان شجاع تحول پسند و متعهد هستند، که از شروع حاکمیت مستبد طالبان با اعتراضات میدانی و دادخواهیهای دوامدار، خواب راحت را از گروه طالبان گرفته اند. دادخواهیهای همه جانبه دوامدار و متحدانهیشان، نه تنها از داخل کشور بلکه در تمام کشورهای جهان، علیه حاکمیت فعلی و نامشروع طالبان قرار
دارد و آنها خواهان حاکمیت قانون حق دسترسی به اطلاعات و تساوی جنسیتی و برابری در ساختار قانون اند که نظام مردم سالار نیز هدفشان بوده و برای احیای مجدد آن؛ از هیچ سعی و تلاشی دریغ نخواهند کرد.
هشت مارچ را گرامی می داریم و برای رسیدن به یک افغانستان امن با ثبات تحت حاکمیت قانون اساسی و تساوی جنسیتی دست از مبارزه بر نخواهیم داشت.
دیدگاهها و نظرات ابرازشده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع گزاره را بازتاب نمیدهد.