یادداشتی به مناسبت هشت مارچ، روز هم‌بستگی زنان

نگارنده: رها آذر

هشت مارچ روز همبستگی زنان، در اذهان‌ما یادآور مبارزات زنان در طول تاریخ، علیه نظام‌های مستبد، با سیاست‌ ستم، جبر و سلطه‌ است. زنان در طول تاریخ، در جوامع مختلف، با نابرابری، خشونت و آپارتاید جنسیتی روبه‌رو‌ بوده‌اند. که این امر، موجب برانگیختن خشم آنها شده، و سپس علیه این نابرابری پرچم اعتراض بلند کردند. و پس از همبستگی، فریاد دادخواهی سر دادند. نمی‌خواهم‌ در نوشته‌ام شعار‌های تکراری را سر بدهم، یا تعریف و توصیف از این‌ روز تاریخی را بکنم، چرا که با یک‌ کلید می‌توان در گوگل، انواع و اقسام این‌گونه نوشته‌ها را در باب کلیت تجلیل از این روز یافت. و نمی‌خواهم نوشته‌ی من؛ مانند هزاران مقاله ‌و دست‌نوشته و دل‌نوشته‌ی دیگر، در آرشیو فضای مجازی لایک و کامنت و سپس خاک‌ بخورد. قدرت کلمات اگر بیشتر از تفنگ نباشد، کم‌تر از آن نیست. پس جزء جزء کلمات پراکنده‌ی من، من می‌تواند به وقتش خودش را به مثا‌به‌ی یک کل تغییرناپذیر و موثر جلوه دهد. بدون اینکه بخواهم حاشیه‌روی کنم، آن‌چه را همواره ذهنم را به خودش مشغول می‌کند، بازگو کنم.

روز هشت مارچ، روز همبستگی کدام زنان است؟ زنان تحت ستم. پس وظیفه‌ی ما زنان تحت ستم افغانستان، در حال حاضر و به مثابه‌ی نیمی از پیکر جامعه، که بیشترین آسیب و سرکوب نظام‌ مستبد طالبان، و نظام‌ نئولیبرالِ قبیله‌ای دیروز را متحمل شده اند، چیست؟ 

آیا فقط به نوشتن چند شعار و ناله‌سر‌دادن در فضای مجازی اکتفا کنیم؟ یا نه، در برابر حکومت فعلی اعتراض کنیم و برای دادخواهی برای حقوق از دست‌رفته‌، یا «بدست نیامده‌»ی مان به خیابان برآییم؟ یا اگر در اروپا هستیم، برای تخفیف عذاب وجدان، در مقابل سازمان ملل و نهاد‌های وابسته‌ی آن سخنرانی کنیم؟

خیر، هیچ‌یک از این‌ حرکت‌ها در حال حاضر، هیچ دردی از ما را دوا نمی‌کند.

اولاً، نوشتن شعار در فضای مجازی، و ناله و گریه برای زن رنج‌دیده‌ی افغانستان، مانند مویه‌کردن‌ بر سر قبری می‌ماند که مرده‌ای در آن نیست. یادآوری محض شکنجه و رنج‌های زنان، فقط ما را از راه حل دور‌تر می‌کند، همه می‌دانند، که زنان افغانستان در رنج به‌سر می‌برند، فقط خودشان را به نادانی یا اصطلاحاً «کوچه‌ی چپ» زده‌اند، چون منافع خودشان و منافع ‌پدرسالاری را در خطر می‌بینند.

دوماً، اعتراض در برابر حکومت فعلی، نه تنها مانند خواندن سوره‌ی یاسین در گوش الاغ است، بلکه، به نحوی به‌رسمیت‌شناختن دولت فعلی؛ توسط ما را آشکار می‌کند. وقتی از کسی چیزی را می‌خواهیم، که درکی از آن ندارد، بیشتر خودمان را به‌سخره می‌گیریم و وقت خودمان را هدر می‌دهیم.

سوماً، سازمان ملل و نهاد‌های همکار با آن، سال‌های‌سال برای سفیدنمایی خودشان، برای اینکه همیشه به قول معروف «آدم خوبه و قهرمان داستان» باشند، با گروه‌های تروریستی و افراطی همکاری کرده‌اند و آنها را رشد داده‌اند، پس سخنرانی‌کردن در سازمان ملل هم مانند «آب در هاون کوبیدن» است.

پس چه کنیم؟ وظیفه‌ی ما چیست؟ آگاهی‌رسانی از چه چیزی؟ چرا باید آگاهی‌رسانی کنیم؟ در طول این‌ بیست‌سال، چند پروژه، چند ان‌جی‌او، چند نهاد با سرمایه‌‌های هنگفت، برای آگاهی‌رسانی‌ زنان از حقوق شان، مؤظف شده‌بودند؟

چرا هنوز زنان افغانستان از حقوق خود باخبر نیستند؟ چرا هنوز در جایگاه قربانی قرار دارند؟ چرا این همه زن تحصیل کرده داریم، ولی هنوز نمی‌توانند از حقوق اساسی شان دفاع کنند؟ وظیفه‌ی ما در حال حاضر این است که آگاهی‌رسانی به شیوه‌ی پروژه‌ای را کنار بگذاریم. زنان هم‌فکر خود را از میان توده‌ی‌ مردم پیدا کنیم. از نقاط اشتراک‌مان، یعنی: رنج‌ها، سختی‌ها و مصیبت‌های وارده از سوی جامعه‌ی پدرسالارِ عجین‌شده با دین؛ صحبت کنیم، جرات کنیم و برای یک‌بار هم که شده تلاش کنیم تا ریشه‌های تاریخی ستم‌ را بشناسیم و روحیه‌ی کنش‌گری‌مان‌ را قوی کنیم. پس از آن؛ کانال‌هایی که این ریشه‌ها را آب می‌دهند، مانند: سرمایه‌داری، افراطیت و بنیادگرایی را هدف بگیریم و در برابر آن‌ها دست به اعتراض بزنیم. آن‌‌ها را محکوم کنیم و مورد باز‌پرسی قرار دهیم. دربرابر نهاد‌هایی که به بازتولید خشونت کمک می‌کنند، قد علم کنیم. بدون آنکه دست‌مان را پیش‌شان دراز و گردن‌مان را خم کنیم.

اعتراض علیه این سازمان‌ها،  به هر شکلی، مستقیم و یا غیر مستقیم، می‌تواند به مرور زمان، به رشد زمینه‌ی شکل گیری جنبشی از زنانی آگاه، متحد و قوی، یاری رساند.

زنانی که ‌می‌دانند به دنبال چه هستند. زنانی که خودشان لای چرخه‌ی خشونت سیستماتیکِ دست‌ساخته‌ی سرمایه‌داری و پدر‌سالاری چوب می‌گذارند و بالاخره آن‌را از کار می‌اندازند. 

پس باید به سوی آگاهی از آنچه هستیم گام برداریم و به خویش زمان بدهیم تا  حاصل اتحاد و همبستگی زنان را به معنای واقعی، یعنی «آزادی» را بدست آوریم.

دیدگاه‌ها و نظرات ابرازشده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع گزاره را بازتاب نمی‌دهد.

آدرس کوتاه : https://gozaare.com/?p=646

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *