تأثیر داستانهای نظامی گنجوی به داستانپردازان ماوراءالنهری
نگارنده: نرگس شاهعلییوا؛ استاد آکادمی بینالمللی اسلامی ازبکستان
چکیده:
نظامی گنجوی، شاعر برجستهی قرن دوازدهم میلادی، با نگارش چندین اثر؛ از قدیم تا به امروز در ادبیات جهانی، جایگاه ویژهای به خود اختصاص داده است. این شاعر پارسیگوی، نه تنها در ادبیات فارسی؛ که در ادبیات ترکی و هند نیز زبانزد ادبا و محققین ادبیات کلاسیک میباشد. شهرت و ماندگاری نام نظامی گنجوی، به آثار مثنوی وی مربوط میشود، که بسیاری از شعرا و ادبای ترک از آن اقتباس نموده و حتی در قرون بعدی ترجمههایی را به زبان ترکی نوشتهاند. از این میان میتوان به امیر علی شیر نوایی اشاره کرد، که مثنوی خمسهی نظامی را مورد توجه قرارداده و بر اساس داستانهای آن؛ با تغییرات و نظیرههایی دوبارهنویسی کرده است. اثر به جای مانده از نظامی گنجوی، مثنوی هفت پیکر اوست، که امکان ورود روایتهای بهرام گور از ادبیات ایران به ادبیات ترکی را فراهم کرد. نظامی با رویاها و تصاویری که در مثنوی هفت پیکر خلق کرده، سبک منحصر به فردی را پیش روی گذاشته است، که در ساحه ادبیات تطبیقی امروز در سطح بین المللی از اهمیت زیادی برخوردار است.
او توانست سبکی را پایهگذاری کند و قدمی فراتر نهاد. او با تصاویر تخیلی که از تصاویر معمولی استفاده میکرد، با ایجاد سبک نو در ترسیم خیال؛ موفقیتش را به اثبات رساند و بسیاری از شاعرانی را که بعد از او پا به عرصه ادبیات نهادند، تحت تأثیر وی قرار گرفتند. شاعرانی چون امیر علی شیر نوایی، اشکی، بهشتی، خیالی که از قرون 15 تا 18 میزیستهاند، متأثر از سنت خمسه نظامی و به ویژه مثنوی هفت پیکر او بودند. آثار به جای مانده از شاعران و ادبای گذشته؛ هر چند در نوع خود بدیع هستند، ولی در بطن و اساس منطبق و برگرفته از مثنوی های نظامی است. در عین حال؛ با بررسی تصاویر به کار رفته در اثر، بیان استعاری و شیوه نگارش مثنوی، می توان فهمید که هفت پیکر نظامی، اثری فراتر از زمان خود است.
در این نوشتار با اشاره به اثر هفت پیکر نظامی گنجوی، سعی بر آن است که تأثیر آثار وی در بین ادبای ماوراءالنهر بررسی شود. در این تحقیق از روش تحقیق کتابخانهای و تطبیقی استفاده شده است.
کلید واژه: نظامی گنجوی، خمسه نظامی، هفت پیکر، ادبیات فارسی، ماوراءالنهر
مقدمه:
دانش و علوم ادبی رواج یافته؛ در میان ترکان آسیای میانه و ماوراءالنهر، با مسلمان شدن آنان آغاز شدهاست. نخستین علوم ادبی مکتوب، در میان ترکان قدیم را عموماً ادبیات دیوان نامگذاری کردهاند. در این نامگذاری؛ به اثری که از کنار هم قراردادن اشعار منتخب ایجاد میشود، دیوان میگویند. از سوی دیگر نامهایی مانند: ادبیات ترکی قدیم، ادبیات ترکی کلاسیک، ادبیات ترکی اسلامی نیز در تاریخ ادبیات بهکار میرود. از آنجایی که؛ بیشتر دوران ادبی مذکور در سه حوزهی ادبیات ترکی متمرکز و مورد بررسی است، میتوان اذعان داشت، که ادبیات مربوط به حوزه ترکی را چه در آسیای میانه و چه در ماوراءالنهر در زمرهی ادبیات کلاسیک ترک مورد بررسی قرار داد.
لازم به توضیح است که؛ ادبیات کلاسیک ترک، به سه حوزهی ویژه تقسیم میشود، که میتوان حوزه جغتایی، حوزه آذربایجانی و حوزه ادبیات آناتولی که از قرن شانزدهم به بعد به ادبیات ترکی عثمانی شناخته میشود، مورد توجه قرار داد. ابعاد و میزان تاثیرگذاری ادبیات فارسی بر ادبیات ترکی بیشتر در قرن 15 میلادی مشهود است. (Golkarian, 2020, pp. 115-120) از این رو؛ در میان محققان ادبیات ترک، سرآغاز تاثیرگذاری عمیق ادبیات فارسی بر ادبیات ترکی را میتوان از دوران حکومت امپراتوری عثمانی در نظر گرفت. ادبیات ترکی؛ علیرغم توجه به خالصسازی زبان ترکی در ادبیات؛ و تمایل به توجه ویژه به واژههای ترکی در میان ادبای قدیم از جمله علی شیر نوایی در منطقه ماوراءالنهر و احمد پاشا و نجاتی در آناتولی که به دوره “گرایش به ترکی ساده” یا ساده نویسی به زبان ترکی مشهور است، لیکن گسست از ادبیات فارسی غیر ممکن بوده است. (Aydın, 2022, pp. 253-266)
زبان و ادبیات فارسی؛ به عنوان زبان ادبی و همچنین زبان علم در میان جوامع ترک مورد توجه قرار گرفته و به همین دلیل، امکان گسستگی از آن میسر نشدهاست. به طور مثال؛ علی شیر نوایی، در کتاب محاکمة اللغتین هرچند دست به مقایسهی زبانی و مفهومی میان زبان ترکی و فارسی زدهاست ، ولی خود با ابیات زیر به عدم گسستگی زبان فارسی با ترکی صحه می گذارد:
معنی شیرین و رنگینم به ترکی بیحد است / فارسی هم لعل و درهای ثمین گر بنگری
گوییا درّ است بازارسخن بگشاده ام / یک طرف دکّان قنادی و یک سو زرگری
و یا در جای دیگر به زبان ازبکی چنین میگوید:
Chun fors irdi nukte shougi
Azrag’ idi onda turkiy zovgi
Min turkcha boşlban rivayat
Gıldim bu fisonani hikoyat
Kim shuhrati chun jihongir tolgay
Turk Iliga tog’i behre bulgay
بنابراین؛ محرز میشود که زبان فارسی از سوی ادبای قدیم به هیچ طریقی نمیتوانست به دور از ادبیات ترکی بوده باشد. این تحول فکری، به صور قوی در مرزهای امپراتوری عثمانی پدیدار شد و آثاری برتر از ادبیات فارسی که زمانی تحت تأثیر آن بودند نوشته شد. سی و سه غزلی که گفته می شود توسط علی شیر نوایی برای احمد پاشا فرستاده شده بود، سهم بزرگی در این ماجراجویی ادبی عثمانی داشت. این وضعیت که می توان آن را نمونهی قدیمی آموزش از راه دور دانست، نشان میدهد که ارتباط با ادبیات ترکی در شرق مرزهای عثمانی ادامه دارد. تعامل متقابل؛ در زمانهای بعدی نیز ادامه یافت. یکی از شاعران فارسی گوی اما اصیل آذربایجانی؛ نظامی گنجوی است، که تأثیر بسیار مثبتی بر شاعران ترک زبان داشته است.
پیشینیه تحقیق:
نظامی گنجوی، یکی از بزرگترین و برجسته ترین شاعران فارسیزبان آذربایجانی است. و یکی از بزرگترین شاعران شرق در قرون میانه، بزرگترین شاعر رمانتیک در ادبیات حماسی فارسی است، که گفتار محاورهای و سبک واقعگرایانه را وارد شعر حماسی فارسی کرد.، بهخصوص کتاب “پنج گنج”،که بعدها خمسه نامیده شده است سهم بزرگی در شکلگیری فرهنگ عارفانه و عاشقانهی ایرانی و یا شرقی دارد. همچنین؛ بهدلیل نقش مهم نظامی در داستانسرایی ادبیات فارسی، روز ۲۱ اسفند را در تقویم رسمی ایران به بزرگداشت او اختصاص دادهاند.
در آذربایجان نیز نظامی گنجوی را پاس میدارند و او را بنیانگذار ادبیات کلاسیک خود میدانند. نظامی، با استفاده از مضامین هنر عامیانه شفاهیِ سنتی و تواریخ مکتوب تاریخی، ایران پیش از اسلام و اسلامی را با اشعار خود متحد کرده است. شعر حماسی – عاشقانه نظامی در طول قرون بعدی بر کل جهان شرق زبان: شاعران، نویسندگان و نمایشنامه نویسانی که سعی در تقلید از او میکردند و برای بسیاری از نسل های بعدی؛ نه تنها در خود ایران؛ بلکه در سراسر منطقه، از جمله در فرهنگ های کشورهای مدرن مانند آذربایجان، ارمنستان، افغانستان، گرجستان، هند، ایران، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، ازبکستان تأثیر گذاشت و الهام بخشیده است.
آثار او، بر شاعران بزرگی چون: حافظ شیرازی، جلال الدین محمد بلخی معروف به رومی و سعدی تأثیر گذاشت. مثنوی های بلند او (خمسه) به بررسی و کنکاش در مضامین گوناگون از حوزه های مختلف معرفتی پرداخته و به شهرت فراوانی دست یافته و نمونه های فراوانی از آثار او بر جای مانده است. قهرمانان اشعار او – خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، اسکندر – هنوز هم در سراسر جهان اسلام و هم در کشورهای دیگر شناخته شده هستند.
در زمان تولد نظامی، یک قرن از حمله ترکان سلجوقی به ایران و ماوراء قفقاز میگذشت. به گفتهی مورخ فرانسوی؛ رنه گروسه، سلاطین سلجوقی که خود ترکمن بودند و سلطان ایران شدهبودند، ایران را ترک نکردند، بلکه برعکس؛ داوطلبانه ایرانی شدند و مانند شاهان باستانی بزرگ ساسانی از ایرانیان در مقابل یورش عشایر دفاع می کردند، و در نجات فرهنگ ایرانی از تهدیدات ترکمانان کوشش میکردند[1]
روش شناسی پژوهش:
روش پژوهش در این مقاله بصورت مطالعات حوزهای (میدانی) و کتابخانهای است. آنچه به عنوان یافتههای تحقیق مورد توجه قرار میگیرد، به صورت توصیفی و تحلیلی ارائه میشوند. در این پژوهش؛ تأثیر خمسهی نظامی بر شاعران ادبیات کلاسیک ترک و به ویژه ماوراءالنهر مورد دقت نظر قرار گرفته و نمونههای موجود از حیث تأثیرپذیری با الهام از سبک ادبیات تطبیقی، مورد مطالعه قرار گرفته است. در راستای روش تحقیق؛ مراجعه به منابع و مقالات به تحلیل و بررسی آنها پرداخته شدهاست.
بیان مسأله و بحث:
نظامی سرایندهی نوای دلانگیز عشق است. عشق واقعی، عشق خالصانه در آثار او منعکس شدهاست. عشق اصیل یا عشق زیبایی که نظامی در باره آن سرود در دنیا واقعی است ، نمونه ای منحصر بهفرد از داستانی است که عشق را به معنای واقعی کلمه تجلیل میکند.
از دیدگاه نظامی؛ سخن و شعر، تنها ابزاری برای گفتوگو و خلق زیبایی نیست، بلکه جایگاهی فراتر از آن در دستگاه آفرینش بر عهده دارد. از این رو؛ وی علاوه بر خلق آثار ممتاز ادبی از منظر زیباییشناسی، همواره در پی تبیین مسائل مهم هستیشناسی و آموزش مبانی اندیشهورزی، دربارة نظام هستی و مراتب وجودی آن است. در این نظام فکری؛ شعر، شاعر و شاعرانگی بخشی مهم از مراتب هستی در دو ساحت آفرینشگری و تداوم هدف انبیا از منظر آگاهیبخشی بهشمار میآیند و در خدمت امور قدسی و در راستای نظام عالی آفرینش جزو مهمترین مراتب هستند. (قربان؛, 1403, ص. 9-40)
اگر چه نظامی آثار پنجگانهی خود را خمسه ننامیده است، پس از مرگ وی، “خمسه”[2] او در ادبیات شرق بهشدت معروف شد و به آثار ادیبان تأثیر گذاشت. بسیاری از شاعران شرقی، ازبکی، تاجیکی، آذربایجانی و ترکیهای؛ شروع به نوشتن “خمسه” کردند. بخصوص،؛ امیر خسرو دهلوی، امیر علی شیر نوایی و عبدالرحمان جامی در ادامه، به نحو خلاقانه؛ از شیوه و روش نظامی گنجوی پیروی کردند. از کسانی که به موفقیت رسیدهاند، بهویژه؛ حضرت امیر علی شیر نوایی میباشد، که اشعارش به زبان ترکی-ازبکی سروده شده و با آنها غیر قابل مقایسه است.
قطب خوارزمی (قرن چهاردهم، خوارزم -؟) – شاعر، مترجم. تنها منبع اطلاع از زندگی و آثار او حماسه «خسرو و شیرین» اوست. سالهای خلاقیت قطب خوارزمی با دورهای مطابقت دارد که خوارزم به دولت اولتین اردا (Oltin O`rda)هورد طلایی متعلق بود. “خسرو و شیرین” ترجمهای آزاد از حماسهای به همین نام؛ به قلم نظامی گنجوی است. این اثر؛ بنا به دلایلی؛ در زمان خود چندان پخش نشد و به شهرت نرسید. این حماسه، توسط برکه فقیه بن باروکاز ادغو قیپچوقیBarokaz Edgu Qipchoqiy در سال 84-1383 به توصیهی امیر قوتلو خواجه؛ در مصر نسخهبرداری شدهاست. این نسخهی خطی؛ در سال 1914، در کتابخانهی ملی پاریس (شماره 312) یافت شد و در گردش علمی قرار گرفته و در میان خاورشناسان شهرت یافته است[3].
حیدر خوارزمی از خوارزم؛ که در پایان قرن چهاردهم و نیمهی اول قرن پانزدهم میزیست ، شاعر و یکی از نمایندگان ادبیات کلاسیک ازبکی است. اطلاعاتی از زندگی و آثار او در “تذکرات اوش شعرا” دولتشاه سمرقندی، :مجالس النفایس” ، “حاکمة اللغتین” و “محزن الاسرار” امیر علی شیر نوایی آمده است. حیدر خوارزمی، پاسخی به اثر «مخزن الاسرار» نظامی گنجوی با نام “گلشن الاسرار” به زبان ترکی (1414-1409) نوشت و آن را به سلطان اسکندر تقدیم کرد. از نظر طرح و جنبهی اعتقادی، اثر او به حماسه نظامی نزدیک است و وزن آن به همان سیاق و میزان است ودر بحر عروضی نوشته شده و حجم آن ششصد و سی و نه بیت است. برخلاف اثر نظامی، این اثر ابتدا با داستان و سپس با فصل جمعبندی ونتیجهگیری و اندیشههای ناشی از این داستان ارائه میشود.
محمد فضولی ابن سلیمان (1556-1494) یکی از بزرگترین شاعران ادبیات ترکی و چهرهای قابل توجه هم در ادبیات آذربایجانی و هم در ادبیات عثمانی دانسته میشود. او با داستان غنایی لیلی و مجنونش بهکاربردن استعارههای عرفانی و نمادها، توصیف شده در شعرسرایی او تأثیراتی از شاعران مانند نظامی گنجوی، جامی و حافظ و علی شیر نوایی دیده میشود. داستان لیلی و مجنون را نظامی گنجوی برای اولینبار به صورت داستانی در قالب داستان نوشت و بدین ترتیب بن مایه و اساس کامل داستان لیلی و مجنون ایجاد شد. در آن؛ نویسنده مجنون و لیلی را نه از نظر زیبایی ظاهری که در بین مردم رایج است، بلکه از لحاظ زیبایی معنوی نگاشت. او دنیای معنوی خود را به شیوه ای غنی و کامل آشکار کرد. داستان مجنون و لیلی را دهلوی در سال 1299 خلق کرد. نویسنده ، قهرمانان داستان را با تغییر نام به چیزی جدید و متفاوت از سلف خود تبدیل کرد و آن را برخاسته از فرهنگ عربی دانست و منسوب بودنِ این داستان به اعراب را مورد تاکید قرار داد که ابتدا به صورت “لیلی و مجنون” رواج یافته بود. او ساخت ترکیبی داستان نظامی را عمدتاً حفظ و برخی تغییرات را در آن وارد می کند
معلوم است که علی شیر نوایی؛ یکی از داستانهای خودساخته؛ برعکس “لیلی و مجنون” را به زبان ترکی آفرید. او به سبب تسلط عمیق بر سنت های داستانسرایی، به داستانش لباس جدید میپوشاند و از روح ترکی هم در او میدمد. محمد فضولی هم در داستان نویسی راه نوآوری را دنبال می کند و به به زبان ترکی اوغوزی جذاب و با تحلیل تطبیقی ارائه میدهد. به ویژه؛ مقدمهی داستان لیلی و مجنون علی شیر نوایی و محمد فضولی، این داستان عاشقانه را به سطح جدیدی ارتقا می دهد.
خمسه در شرق با بیش از 50 نمود و جلوه با بیان های مختلف نوشته شده است. اما همهی این آثار به دست ما نرسیده است. بعد از نظامی، خمسه او به زبان های ترکی، اردو، پشتو، کردی و سایر زبانهای دیگر بر اساس منابع ساخته شدهاست. با گذشت زمان؛ در شرایط خاصِ اجتماعی-سیاسی دارای یک موضوع، ترکیب، تصاویر و تعریف شدهاند و محتوا و ساختار خمسه ها تغییر کرده است. سنت خمسه نویسی؛ در قفقاز، آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان و هند ادامه داشته و علاقه به نوشتن خمسه به زبان ترکی در ادبیات عامیانه از قرنن های سیزده و چهارده شروع شده است.
در عبارات فوق؛ ذکر شد که قطب خوارزمی داستان خسرو و شیرین و حیدر خوارزمی قالب شعری را حفظ کردند و داستان “مخزن الاسرار” با تغییراتی به زبان ترکی ترجمه شده است. علی شیر نوایی، نویسندگانی چون: نظامی گنجوی، امیرخسرو دهلوی و عبدالرحمن جامی را معلم خود میدانست.
اوج کار علی شیر نوایی؛ اثر “خمسه” (1483- 1485 میلادی ) است. این شاعر، از اولین کسانی بود که “خمسه” کاملی را به زبان ترکی خلق کرد و ثابت کرد که میتوان به زبان ترکی چنین اثر بزرگی نوشت.
برای اینکه به خوانندگان توضیح دهیم که این مجموعه؛ برای ادای احترام به اثر نظامی گنجوی (پنج گنج) در مقدمه “خمسه” نوشته شده است، عبارات و ابیات را به زبان ترکی در ذیل ذکر میکنیم :
„Emas oson bu maydon ichra turmoq,
Nizomiy panjasigʻa panja urmoq.“
ماندن در این میدان آسان نیست،
به پنجهی نظامی پنجه گذاشت
علی شیر نوایی؛ تا حدی؛ ژانر “خمسه” را در نوع خود عالی ارتقاء داد و باعث رواج آن در ادبیات اقوام ترک زبان شد. وی خلاقیت آنها را مد نظر داشت. او شیوهها و سبک ایدئولوژیک و هنری خود را ماهرانه توسعه داد. قانونی خمسه را توسعهی بیشتر داد و تاثیر مثبتی داشت به نحوی که داستان های اقوام مختلف شاعر ازبک خواجه (“Maqsad ul atvor”)، شاعر ترکی لمویی و شاعر اویغور نزاری (فرهاد و شیرین) داستان فضولی شاعر آذربایجانی (لیلی و مجنون) به وجد آمدند.
شیوه ها و روشهای فردوسی؛ نظامی و دهلوی از طریق داستان های نوایی بهروز شد و سپس این طرح نقش اساسی در حل مشکلات اصلی ادبیات کلاسیک ترکی داشت و در این راستا آثار احمد رضوان، جلیلی، حریمی، بافقی، عرفی شیرازی، داستانهای لمویی، نزاری وبسیاری داستان های دیگر خلق شد.
نظامی گنجوی، یکی از شاعرانی است که با وجود آثار متعدد، بیش از همه با اثر جاودانه خود به نام خمسه شاعران ترک را تحت تأثیر نهادهاست. زیرا از روی خمسه وی و حتی مجلدهای مجزا؛ چندین نظیره و یا اثر اقتباسی از سوی شاعران قرون گذشته در ادبیات ترک به رشته تحریر درآمدهاست. به زعم برخی از شاعران ترکیسرا؛ که استفاده از سبک شعری عروض را به دلایل ناسازگاری با ساختار شعری ادبیات شفاهی ترک مردود میشمردند و سعی داشتند اشعار هجایی را مورد استفاده قرار دهند، لیکن شعرای معروفی چون نجاتی بیگ، احمد پاشا، شیخی، سلیمان چلبی و علی شیر نوایی از آثار نظامی گنجوی بهره برده و در ادبیات کلاسیک ترکی، دست به غزلسرایی زده اند. غزل، در مقایسه با سایر اشعار در اولویت قرار داشت. اگر در بررسی ادبیات کلاسیک نامی از “ادبیات دیوان” به میان میآید، مدیون تأثیر ادبی نظامی گنجوی بر ادبیات کلاسیک ترکی است. زیرا با غزل ادبیات دیوان در ترکی رشد و توسعه یافتهاست.
غزل، در اعصار گذشته پیشتاز بوده است و همین عاملی مؤثر در تحتگذاری ادبیات فارسی بر ادبیات ترکی بوده است. زیرا؛ برای اینکه اثری دیوان نامیده شود، داشتن بخش غزلیات لازم بود. اثری که فقط از بخش غزل تشکیل شده باشد، به عنوان دیوان شعر محسوب میگردید.
علی شیر نوایی اهمیت غزل را برای دیوان اینگونه بیان میکند:
“Dîvân tapılgay kim anda ma‘rifet-âmîz gazel tapılmagay ve gazel bolgay kim anda mev‘izet-engîz bir beyt bolmagay mundak dîvân bititse hod asru bî-hûde zahmet ve zâyî‘i meşakkat tartılgan bolgay.”
او با این توضیح میگوید که؛ وقتی دیوانی تألیف می شود، اگر غزل حکیمانه ای در آن نباشد و اگر دوبیتی اندرزگونه در غزل نباشد؛ اگر دیوان به این صورت نوشته شود، زحمت بیهوده و زحمات کشیده شده بیهوده به هدر می رود. (Üzgör, 1990, pp. 78-79)
در شعر دیوان، موضوع عشق به طور کلی در محتوای قالب غزل مطرح میشود. در امر عشق؛ که انواع شخصیتهای عاشق و معشوق و رقیب پیشتاز است، شاعر دیوان سرای غالباً جانب عاشق را گرفته و خود را با معشوق یکی میداند. شاعری که خود را عاشق در شعرش میکند، جایگاه خود را در عرصه عشق ارزیابی میکند. معیار در این ارزیابیها؛ قهرمانان عشقی بزرگی چون مجنون، فرهاد و کرم هستند، که بخشی از میراث فرهنگی عمومی شدهاند. به خصوص ادعای برتری شخصیت مجنون قابل توجه است که به همین دلیل داستان لیلی و مجنون از سوی شاعران ادبیات ترک و حتی شیرنوایی نیز بدان توسل جسته است. (Üstüner, 2007, pp. 151-164)
شاعران ادبیات ترک و به ویژه دوره عثمانی، نظامی گنجوی را در درجه اوّل یک مرجع ادبی معتبر و قابل تقلیلد میدانستند. آنان ضمن بیان ارزش ادبی؛ اشعارشان بی تردید به نظامی متوسل شده و به او اشاره میکردند. به طور مثال ذاتی از شعرای قرن شانزدهم میلادی دوره عثمانی برای اثبات برجستگی غزلهای خود در دیوان چنین عبارتی را بیان می کند: “اگر نظامی شعر مرا دیده بود، قدردانی می کرد و مرا به عنوان شاعر تأیید می کرد.”
Nizâmî görse bu ebyât-ı penci
Deye idi Zâti’yâ pençen burılmaz
و یا نظمی ادیرنهای از دیگر شاعران ادبیات ترک در همان قرن چنین میگوید: “اگر نظم نظمی را نظامی گنجه ای میدید، یقیناً؛ از حیث قابلیت شاعری تو را مرواریدی از خزائن شعر می دانست.”
Nazmiyâ Gence Nizâmîsi göreydi nazmun
Tab’-ıla genc-i dür-i nazmdurur dirdi sana
شاعران ترک دوره عثمانی هر زمان در مورد اشعار و سروده های ادبی خود متردد می ماندند و یا در رابطه با آنها نمیتوانستند استنتاج کافی داشتهباشند، به نظامی گنجوی متوسل میشدند. به ویژه در ترجمهی اشعار فارسی؛ به قدر یقین از اندیشه و طرز تعبیر نظامی بهره میبردند. به طوری که، سنبل زاده وهبی از دیگر شاعران دوره عثمانی در قرن هجدهم، چنین اعتراف می کند:
Nizâmî hamsesinde bâ-sarâhat
Demişdir şi’r içün cüz’-i nübüvvet
نظامی در شعر خود به صراحت بیان کردهاست که شعر جزئی از نبوت است. (Yenikale, 2012, p. 54)
همانطور که در بالا ذکر شد، شاعران ادبیات ترک و به ویژه عثمانی؛ نظامی گنجوی را شاعری چیره دست برشمرده و از او تأثیر میگرفتند. شاعران بسیاری از حوزه های ادبیات ترک اعم از جغتایی، آذربایجانی و آنتولی مخصوصاً در خلق اشعار فخریهی شان، یعنی در شعرهایشان که از شعر خودشان صحبت میکنند، از شاعران دیگر انتقادی میکردند ولی هیچکدام به نظامی گنجوی جسارت و جرأت اظهار نظر منفی نداشتند. همیشه برتر بودنشان را با مقایسه اشعار نظامی گنجوی به رخ میکشیدند. اگر بنا میبود که شاعران ادبیات ترک خود را با شاعری برجسته مقایسه نمایند، بدون تردید؛ خودشان را با نظامی مقایسه میکردند. زیرا او را برتر از خود میدیدند. گویی لازم میبود که از معنویات نظامی برای تولید اثر ادبی خودشان در زیباشناختی شعر و عظمت مفهوم استفاده کرده و اقتباس از نظامی گنجوی را هم اذعان میداشتند. این را در خمسه علی شیر نوایی نیز به وضوح میبینیم. (Tarlan, 1997, p. 233)
گرچه در میان شعرای عهد عثمانی؛ عادت بود که برجستگی خود را در مقایسه با شاعران مشهور و بزرگ اقمار گذشته اثبات کنند، ولی به هیچوجه؛ اثری و نمونه ای را نمیتوان پیدا کرد که در آن شعرای دوره عثمانی و سایر شعرای دنیای ترک خود را با نظامی گنجوی مقایسه کند. غالب شعرای ادبیات ترک پس از بیان عظمت شاعرانی که آنها را استاد میشمردند، ادعا میکردند که به همان اندازه شاعرانی با استعداد هستند. به عبارتی دیگر؛ برتریت خودشان را در کسوت و لباس شعرای برجستهی قدیمی؛ مثل نظامی گنجوی؛ به ثبوت میرساندند.
ناگفته پیداست، که دلیل چنین رویکردی؛ از سوی شاعران عهد گذشتهی ادبیات ترک؛ نشأتگرفته از قدرت کلام و وجههی ادبی نظامی گنجوی بودهاست. از مهمترین و بارزترین اندیشههای نظامی در جهانبینی وی، دیدگاههای مربوط به دو حوزهی علم کلام و ادبیات است. به تعبیری بهتر؛ نظامی گنجوی، در پیوند این دو دیدگاه، مجموعه ای عظیم فکری را با دیدگاههای ادبی عرضه داشته و حتی از دیدگاه کلامی تفسیر هستیشناسانه را ارائه کرده است. با مطالعهی آثار نظامی گنجوی؛ میتوان به این برداشت و یقین رسید، که او در همهی آثارش؛ به ویژه در مقدمهی منظومهها؛ چنان با تبحر و استادی نیت خود را بیانداشته، که ناخواسته مجرببودن وی در علم کلام مشخص میشود. نظامی گنجوی، انسان را در اثبات عقاید، باورها و اخلاقیات مقتدر ساخته و ادله های لازم را بدون اینکه شبهه ای باشد، توانا میسازد.
از آنجایی که علم کلام، علمی است که به وسیلهی آن به احوال مبدأ و معاد طبق قانون اسلام آگاهی میتوان یافت، آثار نظامی مؤید این نکته است که، وی همواره از این طریق در پی کشف و تفسیر جهان هستی و آگاهیبخشی دربارهی آن بوده است و در موارد متعددی نیز به تکاپوی دائمی خود در این زمینه اشاره دارد. همچنین شعر و شاعری نیز در این نظام فکری در ارتباط کامل با عقاید دینی و کلامی هستند. (اصغر, 1373, ص. 29)
منظومهی خمسه؛ به عنوان میراث بیپایان نظامی گنجوی شهرت جهانی پیدا کرده است. این اثر به دلایلی که در فوق ذکر شد، حاوی آموزه هایی در علم کلام و اخلاقیات است که غالب شعرا و ادبای دنیای ترک را به خود جلب و جذب کرده است. آثار نظامی گنجوی؛ به ویژه خمسهی نظامی؛ از طریق استادان برجسته، چون واژهای ملموس و منطبق بر سنتهای شاعر شرقی بر اندیشه هنری ادبیات ترک تأثیر بهسزایی گذاشت. علی شیر نوایی؛ از جمله ادبای برجسته دنیای شرقی است که سنت های نظامی را در پایگاه ادبی جدید ادامه داد و در این زمینه؛ شهرت بسیار خوبی و موقعیت باشکوه و جایگاه ویژه کسب کرد و متفاوتتر از سایر ادبای منطقه ماوراءالنهر شد.
علی شیر نوایی، نویسنده و استاد نابغه قوم ازبکستان، آرمانهای والای انسانی را که نظامی گنجوی در تاریخ اندیشهی هنری شرق آوردهبود، با ویژگیهای خاص ادبیات ترکی ترکیب کرد. آرمان اخلاقی و محیط آن زمان را حفظ کرده و با مکملهایی از ادبیات عامیانه مردم ترک غنی ساخت. تصادفی نیست که پیروان ترک، به خصوص ادبیات کلاسیک آناتولی مکتب ادبی نظامی را در آثار خود بکار برده و از خلاقیت شاعر بزرگ آذربایجانی و فارسی سرای بهره بردهاند. بدیهی است که انتقال تفکر و علم کلام نظامی گنجوی، از طریق نوایی؛ از قرن پانزدهم به بعد به ادبیات کلاسیک آناتولی و عثمانی نفوذ کرده است.
علی شیر نوایی، شاعر نابغه متفکر مردم ازبکستان، در میان واژهسازان برجستهای است که سنتهای نظامی را در بستری جدید ادامهداد و در این زمینه به موفقیتهای بزرگی دست یافت. با موقعیتی که داشت، خود را متمایز کرد. شاعری که از نزدیک با دستاوردهای شعر کلاسیک شرق تا زمان خود آشناست، با عشقی بی پایان به هنر نظامی روی آورد، اولاً هنر نظامی گنجوی در بیان و تشریح و تفهیم انسانیت، وفاداری به آرمان ملت، احترام به زحمتکشان، مردم، احترام به کرامت زن، مهارت انسانی و هوش و فراست است. اعتقاد به قدرت علم و سایر صفات مشابه با طبیعت خلاق نوایی هم آوا بود که باعث گردید طنین سخن نظامی گنجوی در خمسه شیر نوایی دوباره با آرمان های والای انسانی در ادبیات ازبک و حوزه ادبیات جغتایی تجلی یابد. این روند موجب آن شد که ارتباطی تنگاتنگ، میان ادبیات غنی فارسی و ترکی برقرار شود. از همین روست که شاعری که از منظری جدید روی مضامین نوشتهی سلف خود کار کرده و با او وارد رقابتی خلاقانه شده، در دنیای هنر به موفقیتهای بزرگی دست یافته و نام خود را در میان صاحبان نوابغ نادر جهان جاودانه کرده است.
خمسهی نوایی؛ اقتباس گرفته شده از خمسهی نظامی؛ چنان که گفته شد، در میان سایر خمسه های شعر کلاسیک شرق، یکی از شایسته ترین یا بهتر بگوییم، نخستین جایگاه را به خود اختصاص داده است. این اثر که به زبان مادری شاعر (ازبکی باستان) سروده شدهاست، از زمان خلقت خود به طور گسترده در میان مردمان ترک زبان منتشر شده و تا به امروز مورد علاقه و مطالعه قرار گرفته است و اهمیت اثر به قدری است که، نه تنها به زبان ازبکی؛ که به زبانهای زندهی دنیا نیز ترجمه شدهاست. این موفقیت نه تنها ارج و اهمیت علی شیر نوایی را؛ که حتی نظامی گنجوی را دوچندان کرده است. نوایی، از این منظر نیز به عنوان هنرمندی توانمند، که نقشی استثنایی در گسترش حوزهی نفوذ سلف خود و افزایش شهرت دنیوی آثار نظامی داشت، جلب توجه میکند. اینکه خمسهی نوایی؛ بارها در ادبیات اقوام ترک بسط یافته و جانشینان جدیدی پیدا کرده است، موضوع پیچیدهای است که نیاز به تحقیق گسترده دارد. در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا نقش مهم علی شیر نوایی؛ در گسترش سنتهای نظامی در اندیشهی هنری ترک و کسب عشق جهانی روشن شود.
مشخص است که علی شیر نوایی؛ مسیری کاملاً بدیع را در پیش گرفت و منابع اصلی آثار سلف خود، یعنی نظامی گنجوی را با تطبیق نمونههایی از ادبیات شفاهی مرور کرد و از روایتهای رنگارنگ و داستانهای عامیانهای که مضامین نظامی و همچنین آثار شاعر در خلاقیت عامیانه ترک تداعی می کرد، بهره برد. او در آثار خود، با نگاهی به انعکاس زندگی روزمرهی مردم ترک، اقلیم حاکم بر محیط و انگیزه های مربوط به سرزمین بومی را در آثار خود توانست به خوبی انعکاس دهد و روح و احساس واژگان ترکی را در خلاقیت سلف خود به گونهای واضح تر ارائه دهد. علی شیر نوایی، در تمام اشعار خود به حوادث و داستان های اتفاق افتاده پرداخته و با خرسندی اظهار میدارد، که با نوشتن آثارش به زبان ازبکی؛ با پیشینیان خود متفاوت عمل میکند. این شاعر در اولین شعر خود به نام «حیرت الابرار» ضمن صحبت؛ از نویسندگان خمسهی پیش از خود میگوید:
Форси чу бўлди аларға адо,
Турки ила қилсам ани ибтидо.
Форси эл топти чу хурсандлиқ
Турк дағи топса барумандлиқ [4]
پیشینیان؛ آثار خود را به فارسی نوشتند. من شروع به نوشتن آنها به زبان ترکی کردم. مردم فارس شادمان از این هستند. بگذارید ترکها از آن بهره ببرند.
و در جای دیگر با ذکر این نکته که آثار فارسی را با هدف فراگیری و درک مضامین از طرف ترکها را مد نظر داشته و خواسته است که اقوام ترک نیز بسان فارس زبانها، از محتوای خمسه بهره ببرند. این موضوع را چنین بیان می دارد:
Ул тил била назм бўлди малфуз.
Ким, форси англар ўлди маҳзуз.
Мен туркча бошлабон ривоят,
Қилдим бу фасонани ҳикоят
Ким, шуҳрати чун жаҳонға тўлғай,
Турк элига доғи баҳра бўлғай.
Невчунки букун жаҳонда атрок.
Кўптур хуштабъу софи идрок[5]
کسانی که فارسی میفهمیدند از کلماتی که به آن زبان خوانده میشد، لذت میبردند. نقل روایت را به ترکی شروع کردم. این افسانه را نقل کردم (گفتم) تا آوازهاش به دنیا برسد و قوم ترک بهرهمند شوند. چون ترک های خوش اخلاق و پاک فکر در سرتاسر دنیا زیادند.
همچنین؛ لازم به ذکر است که، سنت های نظامی قبل از نوایی در ادبیات ترکی وجود داشتهاست. در اوایل قرن چهاردهم، قطب خوارزمی شاعر ازبک، فخرالدین یعقوب بن محمد فخری از سلاله آیدین اوغلولار که در سرای عیسی بیک زندگی میکردند و همچنین؛ یوسف سینان شیخی و محمد افندی عشقی که در قرن پانزدهم در منطقه ماوراء النهر معروف بودند، از اشعار خسرو و شیرین و هفت پیکر نظامی گنجوی بهره برده و به زبان ترکی ترجمه کرده بودند. در عین حال، حیدر خوارزمی که باز در قرن پانزدهم میزیست اثر دیگری از نظامی گنجوی را به نام مخزن الاسرار را به زبان ترکی ترجمه کرده بود.
با این حال؛ علی شیر نوایی، این سنت را که در اندیشه ادبی و هنری ترکی برجسته بود، با خمسه خود به زبان ازبکی گسترش داد. علی شیر نوایی، با معرفی آثار نظامی گنجوی که از پیشینیان دنیای ادب بر شمرده میشد، توانست نه تنها ادبیات فارسی را به ترکی ترجمه کرده و پل ارتباطی میان دوزبان و ادبیات فراهم کند، بلکه توانست نظرات هنرمند جاودانه ادبیات فارسی، یعنی نظامی گنجوی را به شاعران ترک و دوستداران شعر و هنر و مردم عاشق ادبیات و آداب و سنن معرفی نمایند و رابطه احساسی و انسانی و ادبی را میان فارسها و ترکها تقویت نماید.
البته در آن دوره؛ غالب شاعران ترک مطالب و نوشتارهای خودشان را به فارسی مینوشتند و این امر موجب شده بود، سنت دیرینهی ترکها به فراموشی سپرده شود. علی شیر نوایی، با ترکی نویسی و تألیف خمسه و محاکمة اللغتین، باعث شد که مردم ترک زبان بر اساس سنت و با جهت گیری معقول ادبیات شفاهی خود را به صورت مکتوب عرضه دارند. بدین ترتیب زبان ترکی ادبی جایگاه ویژه ای یافت. شاید اگر تأثیراتی که محتوای آثار نظامی گنجوی، با ترجمهی آنها توسط علی شیر نوایی، بر مردم نمیگذاشت، ادبیات شفاهی نمیتوانست با موفقیت مسیر تبدیل به ادبیات مکتوب را با موفقیت پشت سر بگذارد. (قدیر, 2017, ص. 141-151)
علی شیر نوایی، با ترجمه آثار نظامی گنجوی نه تنها ادبیات فارسی را به مردم ترک زبان آشکار و قابل تفهیم ساخت، در عین حال؛ با خلق آثار ترجمهی ترکی و تألیف خمسه، توانست ادبیات عامیانهی شفاهی، شیوهی زندگی مردم ترک، ویژگیهای خانوادگی و ویژگیهای قومی را به صورت متمایز آشکارتر کند.
در نهایت؛ میتوان گفت که در ماوراءالنهر، علی شیر نوایی، راهگشا و بسترساز خمسهنویسی شد. به طوری که؛ بعد از وی افرادی همچون بهشتی، جلیلی، احمد رضوانی، حیاتی، معیدی و دیگر نویسندگان “خمسه” در ادبیات ترک از خلاقیت نوایی بهره ببرند. کارکترهایی همچون فرهاد، شیرین، بهرام، خسرو، اسکندر و سایر قهرمانان خمسه تحت تأثیر نقوش و اپیزودهای جدید مربوط به محیط، سبک زندگی، آداب و سنن ترکی، خطوط مشخصه اصیلی را در شعر حماسی ترکی ایجاد کردند.
نتیجه:
نظامی گنجوی، یکی از شاعران بزرگ فارسی گوی است که شهرت جهانی دارد و افراد زیادی آثار وی را میشناسند. اما خمسهی نظامی یکی از آثار برجستهی اوست، که نه تنها ادبیات کهن فارسی، که ادبیات ترکی را نیز تحت تأثیر خود نهاده است. نظامی، به دلیل وجوه شخصیتی و ادبی خود و همچنین برخورداری از دانش و تبحر در علوم ادبی، نجوم، فلسفه، علوم انسانی فقه، کلام و ادبیات عرب توانسته است از قرون گذشته تا به امروز دنیای ادبیات را شیفتهی خود سازد. اگر امروزه ادبیات ترکی آشنا به شخصیت و استادی وی در علم کلام و ادب است، مرهون شاعران و ادبای موجود در قرن پانزدهم میلادی در ماوراءالنهر، به ویژه؛ امیر علی شیر نوایی است. چرا که او با ترجمه و اقتباس از آثار نظامی توانست نظامی گنجوی را به حوزه های مختلف ادبیات ترک در ابعاد و وجوه دیگری باز شناسد.
تأثیر ادبی آثار علی شیر نوایی؛ همچنان تأثیر خود را در ادبیات اقوام ترک در کشورهای موجود در آسیای میانه و به ویژه جمهوری ترکیه نشان میدهد. در رابطه با خلاقیت عامیانه، هنرمندان ترک با تکیه بر ادبیات عامیانه و بهرهمندی از سنتهای نظامی و نوایی، آثار هنری برجسته و جالبی خلق میکنند. خلاقان ادبیات ترک از دیرباز نظامی گنجوی را ستاره ماندگار و خللناپذیر دنیای نظم و شاعری دانسته و به وی تأسی جسته اند. اگر خود را به عنوان شاعر برجسته نشان داده اند، نظامی گنجوی را مهر تأیید خود قرار داده و از نام او جاودانگیشان را محرز میدانستهاند.
شاعران قرون شانزدهم تا هجدهم میلادی؛ در ادبیات ترک شاهد نمونه های متعددی است که در تحقیق به آنها اشاره شده است.
منابع و مأخذ
Aydın, A. (2022). Osmalı Şairlerine göre Genceli Nizâmî. Türk Dünyası Araştırmaları, 132(261), pp. 253-266. doi:doi: 10.55773/tda.1164327
Golkarian, G. (2020). THE ROLE OF INDIAN STYLE (SABK-E HINDI) IN OTTOMAN TURKISH LITERATURE AND ITS GROWTH IN THE SEVENTEENTH CENTURY. International Research Congress of Contemporary Studies in Social Sciences (Rimar Congress) (pp. 115-120). Istanbul: Rimar Academy Publishing House.
Tarlan, A. N. (1997). Necati Bey Divanı. Istanbul: Milli Eğitim Bakanlığı.
Üstüner, K. (2007). Divan Şairlerinin Mecnun’a Üstünlük iddialari. Fen Edebiyat Fakültesi Sosyal Bilimler Dergisi, 1(15), pp. 151-164.
Üzgör, T. (1990). Türkçe Divan Dibaçeleri. Ankara: Kültür Bakanlığı yayınları.
Yenikale, A. (2012). Sünbül-zade Vehbi Divanı. Kahramanmaraş: Kültür ve Turizm Bakanlığı.
اصغر, ح. ع. (1373). تاریخ علم کلام در ایران و جهان اسلام. تهران: اساطیر.
قدیر, گ. (2017). تاریخ تکامل ادبیات ترکی آذربایجان و ترکیه در همگنی با ادبیات فارسی در قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادی. Doğu Esintileri(7), ص. 141-151. بازیابی از https://dergipark.org.tr/tr/pub/dogu/issue/40604/488156
قربان؛, و. ر. (1403). بررسی و تحلیل دیدگاه کلامی- ادبی نظامی گنجوی. سامانه مدیریت نشریات علمی, 28(99), ص. 9-40. doi:https://doi.org/10.22054/ltr.2020.48620.2891
[1] Grousset, Rene. The Empire of the Steppes: A History of Central Asia. — Rutgers University Press, 1970. — С.161—164. — 718 с. — ISBN 0813513049. — ISBN 9780813513041.
«It is to be noted that the Seljuks, those Turkomans who became sultans of Persia, did not Turkify Persia — no doubt because they did not wish to do so. On the contrary, it was they who voluntarily became Persians and who, in the manner of the great old Sassanid kings, strove to protect the Iranian populations from the plundering of Ghuzz bands and save Iranian culture from the Turkoman menace. »
[2] امیر خسرو دهلوی اولین بار گفت که نظامی خمسه نوشته است
[3] https://n.ziyouz.com/portal-haqida/xarita/uzbek-sheriyati/o-zbek-mumtoz-adabiyoti/qutb-xorazmiy-xiv-asr
[4] Alisher Navoiy, Hayrat ul- Abror, Nashrg Tayyorlovchi va masul muharrir: Vohob Rahmanov, Toshkent, 2020, s. 54
[5] Alisher Navoiy, Xamsa, Layli va Majnun Sabai Sayyor, Tola asarlar toplamı, Yettinchifild, Toshkent, 2020, s. 271
دیدگاهها و نظرات ابرازشده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع گزاره را بازتاب نمیدهد.