مهاجرت، اخراجِ اجباری، آوارگانِ داخلی
پیوست: کلیپها و مستندات شبکههای اجتماعی
سلسله نوشتههای پیرامون: در جستجوی راهحل دوامدار
نویسنده: صبغتالله حبیبی
مقدمه کوتاه:
پس از دههها جنگ، ناآرامی و ناامنی در افغانستان، میلیونها نفر از شهروندان این کشور مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند. بر اساس آمار کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (UNHCR)، بیش از ۶ میلیون افغان در کشورهای مختلف، به ویژه ایران، پاکستان، ترکیه و کشورهای اروپایی، به عنوان مهاجر یا پناهنده زندگی میکنند. پاکستان با بیش از ۱.۴ میلیون پناهنده رسمی و ایران با بیش از ۷۸۰ هزار پناهنده ثبت شده، دو کشور میزبان بزرگترین جمعیت مهاجران افغان هستند. علاوه بر این، میلیونها افغان بدون مدارک قانونی در این کشورها حضور دارند.
علاوه بر این، حدود ۳.۵ میلیون افغان به عنوان بیجا شده داخلی (IDPs) در داخل کشور خود آواره شدهاند. این افراد به دلیل درگیریها، خشونتهای قومی و مشکلات اقتصادی، مجبور به ترک مناطق زندگی خود شده و در شرایط بسیار سختی در دیگر مناطق افغانستان زندگی میکنند. این موج گسترده مهاجرت و بیجاشدگی، در کنار چالشهای بیپایان داخلی و بینالمللی، باعث شده است تا این افراد سالها در وضعیت نابسامان به سر ببرند و همچنان از اسکان مجدد و بازگشت به سرزمین خود محروم بمانند.
متأسفانه، در نبود یک حکومت قوی در افغانستان و ضعف در دیپلماسی، مهاجران افغان نه تنها در مهاجرت به کشورهای دیگر سالها به عنوان مهاجر باقی ماندند، بلکه اگر در داخل کشور نیز بیجا شده بودند، همچنان آواره و بیپناه ماندند. آنها نه راهحلی برای اسکان مجدد دارند و نه امیدی برای ادغام دوباره در جامعه. مهاجران افغان همانند دانههای گندم میان دو سنگ آسیاب (دو حکومت) خرد و له میشوند.
راهحلهای بینالمللی دائمی برای مهاجرت، همچون بازگشت، ادغام و اسکان مجدد، در کشورهای همسایه افغانستان متأسفانه به درستی اجرا نمیشوند. با توجه به وضعیت کنونی افغانستان و فشار وارد بر قشر مهاجران برای بازگشت داوطلبانه، این امر عملی و ممکن نیست. کشورهای جهان برنامههای اخراج و دیپورت مهاجران را در دستور کار خود قرار دادهاند. جو کنونی و فشار برای اخراج مهاجران را میتوان به خوبی از ویدئوهای منتشر شده مشاهده کرد.
تعریف پذیرفتهشده مهاجر:
افراد و اشخاصی که به دلیل ترس از آزار و اذیت، جنگ، خشونت یا نقض حقوق بشر، بهطور موقت یا دائمی از کشور خود مجبور به فرار شده و در کشور میزبان به دنبال حمایت بینالمللی هستند.
تفاوت میان مهاجر و پناهنده از نظر UNHCR در این است که پناهندگان به دلیل تهدیدهای جدی به زندگی یا آزادی خود، مجبور به ترک کشور مبدأ شده و به دنبال پناهگاه در کشور دیگر هستند. در حالی که مهاجران ممکن است به دلایل اقتصادی، اجتماعی یا خانوادگی اقدام به جابجایی کنند. چون آوارگان داخلی مرز بینالمللی را عبور نمیکنند، معمولاً نیاز به حمایت بینالمللی کمتری دارند.
از نظر حقوق مهاجران، دفتر کمیساریای عالی ملل متحد در امور پناهندگان همچنین بر لزوم رعایت حقوق بشر و حمایت از تمامی افرادی که در شرایط ناپایدار زندگی میکنند، از جمله مهاجران، پناهندگان و بیجاشدگان داخلی، تأکید میکند.
یکی از مثالهای موفق از اسکان مجدد:
برنامههای اسکان مجدد پناهندگان در کانادا است. کانادا بهطور گستردهای به برنامههای اسکان مجدد پناهندگان شناخته شده است و در این زمینه چندین موفقیت قابلتوجه داشته است:
اسکان مجدد پناهندگان سوری:
در پی بحران سوریه و جنگهای داخلی این کشور، کانادا در سالهای اخیر با سرعت زیادی برنامههای اسکان مجدد پناهندگان سوری را اجرا کرد. از سال ۲۰۱۵ به بعد، کانادا بیش از ۴۰ هزار پناهنده سوری را به طور مستقیم و از طریق برنامههای خصوصی اسکان داده است. این برنامهها شامل تأمین مسکن، آموزش زبان، خدمات بهداشتی و مشاورههای اجتماعی برای کمک به ادغام موفقیتآمیز پناهندگان در جامعه کانادایی بود. مثالهای دیگری از سایر کشورها نیز وجود دارد.
شرایط بازگشت داوطلبانه طبق کنوانسیونهای بینالمللی:
بازگشت داوطلبانه به معیارها و اصولی اشاره دارد که باید برای این که پناهندگان یا مهاجران بتوانند به کشور مبدأ خود بازگردند، برآورده شوند. این شرایط معمولاً شامل موارد زیر است:
- امنیت و عدم تهدید: بازگشت داوطلبانه تنها زمانی میتواند به درستی انجام شود که کشور مبدأ امن باشد و پناهندگان از تهدیدات جدی جانی یا نقض حقوق بشر در امان باشند. این شامل عدم وجود جنگهای فعال، درگیریهای مسلحانه و تهدیدات سیاسی یا قومی است.
- شرایط انسانی و معیشتی: شرایط باید بهگونهای باشد که پناهندگان بتوانند با کرامت زندگی کنند. این به معنای فراهم بودن خدمات اساسی مانند مسکن، بهداشت و آموزش است. کشور مبدأ باید توانایی ارائه این خدمات به بازگشتکنندگان را داشته باشد.
- آزادی انتخاب: پناهندگان باید از حق انتخاب آزادانه برای بازگشت برخوردار باشند و هیچ فشاری برای بازگشت به کشور خود وجود نداشته باشد. این تصمیم باید به طور کامل و بدون تهدید یا اجبار انجام شود.
- دسترسی به منابع و کمکهای بازگشت: برنامههای بازگشت داوطلبانه باید شامل کمکهای مالی یا غیرمالی برای تسهیل بازگشت و ادغام مجدد بازگشتکنندگان باشند. این کمکها میتواند شامل هزینههای سفر، تأمین مسکن موقت و پشتیبانی برای شروع مجدد زندگی در کشور مبدأ باشد.
برنامههای بازگشت:
باید برنامههای مشخص و مؤثری برای مدیریت بازگشت وجود داشته باشد که شامل هماهنگی میان کشور میزبان، کشور مبدأ و سازمانهای بینالمللی مانند کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (UNHCR) باشد. دولتهای کشورهای مبدأ باید تضمین کنند که حقوق بشر و حقوق قانونی بازگشتکنندگان رعایت خواهد شد و هیچگونه تبعیض یا آزار و اذیتی در انتظار آنها نیست. اطمینان از این که بازگشت داوطلبانه به صورت ایمن، انسانی و بدون اجبار انجام میشود، حیاتی است و به موفقیت فرآیند بازگشت و ادغام مجدد کمک میکند.
پیشنهاد و راهحل:
با توجه به وضعیت آشفته کنونی مهاجرت و اخراج، لازم است موارد نقض حقوق مهاجران مستندسازی شود و سپس باب دیپلماسی با کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (UNHCR) باز گردد. در نبود یک حکومت قوی در افغانستان، سازمان ملل باید از طریق کمیساریای عالی پناهندگان، تفاهمنامههای سهجانبه و چهارجانبهای را با کشورهای میزبان امضا کند یا اگر در گذشته امضا شده باشد، نظر به شرایط فعلی دوباره بهروزرسانی و مجدداً امضا شوند تا مهاجران افغان در برابر خطرات گسترده و نقض احتمالی حقوقشان محافظت شوند و وضعیت آنها بهبود یابد.
تفاهمنامههای سهجانبه:
این توافقها معمولاً شامل کشور مبدأ، کشور میزبان و یک سازمان بینالمللی (معمولاً کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، UNHCR) هستند. هدف این تفاهمنامهها مدیریت وضعیت پناهندگان و بیجاشدگان، فراهم کردن بازگشت داوطلبانه طبق پرنسیپهای پذیرفتهشده، ادغام محلی در محل مهاجرت (کشور/منطقه میزبان) یا اسکان مجدد آنان در مکانی مناسبتر است.
دیدگاهها و نظرات ابرازشده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع گزاره را بازتاب نمیدهد.