نقش مبلغان ضد غرب در خلق خشونت
نگارنده: جواد بیات
افراطگرایی یکی از معضلات پیچیده و چالشبرانگیز دنیای معاصر است. یکی از عوامل مؤثر در رشد افراطیت، مبلغان دینی افراطی و عامل دیگر روشنفکران افراطی چپگرا هستند که گاهی اوقات به طور کلی و بدون پرداختن به جزئیات مسائل در غرب، و بدون تمایز میان دولتهای غربی و مردم این کشورها، به نقد پیوسته غرب میپردازند. این گروه، غرب را عامل اصلی بدبختی کشورهای جهان سوم میدانند.
وقتی یک جوان مسلمان که مطالعه کمی دارد، تحت تأثیر تبلیغات افراطیون اسلامی و روشنفکران افراطی چپ قرار میگیرد، به یک نیروی آماده به خشونت تبدیل میشود. این جوان به خاطر مشکلات امنیتی و اقتصادی، ناچار به ترک شهر و خانوادهاش شده و در جامعه میزبان نیز توانایی ادغام را ندارد. او در این وضعیت سخت که احتمالا با مشکلات روانی نیز دست و پنجه نرم میکند، به دنبال یافتن مقصر برای وضعیت ناگوار خود میگردد.
روشنفکران چپگرا نظام سرمایهداری و نظم حاکم در غرب را عامل بدبختی او میدانند و مبلغان اسلامی نیز غرب را عامل عقبماندگی، نفاق و تباهی مسلمانان معرفی میکنند.
نتیجه این ترکیب، ایجاد انگیزههای خشونتآمیز در این جوان است که ممکن است به اعمالی مشابه حوادث اخیر در آلمان منجر شود.
با این حال منصفانه نیست که نقش افراطیهای چپ و افداطیهای سلامگرا را یکسان بدانیم و طبیعتا نقش جریانهای رادیکال اسلامی در ایجاد دشمنی با غرب بسیار موثرتر از چپها است.
در حالی که نظام سرمایهداری، لیبرالیسم و نظم حاکم در غرب بدون شک دارای معایبی هستند، نمیتوان تمامی مشکلات خود را به گردن غربیها انداخت. در واقع، غرب توانسته است از طریق این نظامها به دستاوردهای بزرگی در زمینههای حقوق بشر، آزادیهای فردی، و پیشرفتهای علمی و فناوری نائل آید. این دستاوردها موجب ایجاد جوامعی پایدارتر و مرفهتر شدهاند که میتوانند الگوهای مثبتی برای سایر کشورها باشند.
عوامل داخلی و بومی در جوامع اسلامی نیز نقشی اساسی در ایجاد مشکلات دارند. برخی از این عوامل عبارتند از:
- فساد گسترده: فساد در دستگاههای دولتی و اقتصادی مانع از توسعه و رشد اقتصادی میشود.
- نابرابری اجتماعی و اقتصادی: فاصله طبقاتی عمیق میان ثروتمندان و فقرا باعث نارضایتی و ناامیدی میشود.
- نظامهای آموزشی ضعیف: نبود آموزش با کیفیت و ناکارآمدی نظامهای آموزشی منجر به کاهش تواناییها و مهارتهای افراد جامعه میشود.
- نقض حقوق بشر: نقض گسترده حقوق بشر، از جمله حقوق زنان و اقلیتها، موجب افزایش بیعدالتی و بیثباتی اجتماعی میشود.
- حکومتهای اقتدارگرا: عدم وجود دموکراسی و آزادیهای سیاسی باعث سرکوب صدای مخالفان و کاهش اعتماد عمومی میشود.
- بنیادگرایی دینی: تفسیرهای افراطی از دین، مانع از پیشرفت و تعامل مثبت با سایر فرهنگها و تمدنها میشود.
بنابراین، به جای تمرکز صرف بر نقاط ضعف نظامهای غربی، بهتر است از نقاط قوت آنها نیز بیاموزیم و با ترکیب تجربیات مثبت غرب با ویژگیها و نیازهای بومی، به بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی خود بپردازیم. نقد نظامهای غربی اگرچه ضروری است، اما نباید به گونهای انجام شود که زمینهساز افراطیت و خشونت گردد. راه حل اساسی در بررسی و تحلیل دقیقتر مشکلات و همکاری برای یافتن راهحلهای مؤثر و پایدار است.
دیدگاهها و نظرات ابرازشده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع گزاره را بازتاب نمیدهد.