عدالت، دادخواهی و تجربههای قربانیان جنگ: گفتوگو با حسین رضایی
مصاحبه شونده: حسین رضایی
گزاره: سلام و وقت بخیر، لطفاً خودتان را بهطور مختصر معرفی کنید.
حسین رضایی: حسین رضایی هستم، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد (ماستری) در رشته حقوق بشر در یکی از دانشگاههای ایتالیا. (دانشگاه بینالمللی حقوق بشر) یک شبکهای از دانشگاههایی است که رشته حقوق بشر را در هشت کشور جهان تدریس میکند.
گزاره: بسیار عالی. چند روز در این کارگاه شرکت دارید؟ و چطور شد که به این کارگاه دعوت شدید؟
حسین رضایی: یکی از دلایلش تجربه زندگی شخصی من است. در ژوئیه ۲۰۱۷، در حمله انتحاری طالبان در کابل، نامزدم را از دست دادم. چون این کارگاه برای قربانیان جنگ طراحی شده است، مؤسسه حقوق بشر و دموکراسی تصمیم گرفت تعدادی از قربانیان جنگ را دعوت کند تا از این برنامه و فضای آموزشی آن بهرهمند شوند. دلیل دوم هم این است که من چندین سال در زمینه حقوق بشر فعالیت داشتهام، و این تجربهها ممکن است عاملی برای دعوت من به این کارگاه بوده باشد.
گزاره: فکر میکنید کارگاهی مثل این و تجربههایی که در مونته سوله به دست میآید، میتواند همذاتپنداری میان مردم افغانستان و سایر ملتها ایجاد کند؟ یا به نوعی تأثیر متقابل داشته باشد؟
حسین رضایی: به نظر من برگزاری چنین کارگاههایی از جهات مختلفی بسیار مهم است. اول اینکه به ما کمک میکند بفهمیم دیگر ملتها چگونه با جرایم و فجایعی که در گذشته برایشان رخ داده، برخورد کردهاند. این کارگاهها نشان میدهند که چگونه دادخواهی کردهاند، فجایع را مستندسازی کردهاند، و آگاهیرسانی را پیش بردهاند. ما میتوانیم از این تجارب درس بگیریم. دوم اینکه یادآوری میکند جرایم جنگی فقط مختص افغانستان نیست و در گوشهوکنار جهان اتفاق افتاده و همچنان رخ میدهد. بنابراین، این کارگاهها از جنبههای مختلف برای ما اهمیت دارند.
گزاره: شما از این کارگاه چه چیزی آموختید؟
حسین رضایی: من یاد گرفتم که برای تحقق عدالت نباید امیدمان را از دست بدهیم. تجربه مونته سوله نشان داد که مردم برای ۸۰ سال تلاش کردند، مستندسازی انجام دادند و دادخواهی کردند. شاید نسل اول نتایج را ندید، اما نسل دوم قربانیان توانستند نتایج دادخواهی را مشاهده کنند. امروزه به فجایعی که در گذشته رخ داده، اعتراف میشود، و این اعتراف به رنج قربانیان اولین گام در راستای عدالت انتقالی است. من آموختم که باید مستندسازی کنیم، دادخواهی را ادامه دهیم و از تجارب دیگران برای تحقق عدالت در افغانستان بهره بگیریم.
گزاره: بهعنوان یک قربانی جنگ، وقتی با این عنوان به کارگاهی دعوت میشوید یا در رسانهها از شما یاد میشود، چه احساسی دارید؟
حسین رضایی: این احساس دوگانه است؛ از یک سو حس خوبی دارد، زیرا فرصتی برای بیان رنجها و دادخواهی فراهم میشود. اما از سوی دیگر، تلخ است که سرنوشت ما به گونهای رقم خورده که قربانی باشیم. با این حال، نمیتوانیم از این واقعیت فرار کنیم یا آن را انکار کنیم. با وجود این، قربانی بودن به این معنا نیست که ما از کنشگری محروم شویم. بلکه هنوز هم میتوانیم برای وضعیت بهتری تلاش کنیم.
گزاره: فکر میکنید ما بهعنوان قربانیان جنگ در افغانستان، چه کارهایی باید انجام دهیم؟
حسین رضایی: اولویت ما باید مستندسازی باشد. ما چه در داخل افغانستان باشیم و چه در خارج، باید تلاش کنیم که خاطرات و جزئیات قربانیان را ثبت کنیم. مستندسازی اولین گام برای دادخواهی، تحقق عدالت و جلوگیری از تکرار فجایع است. متأسفانه در جامعه ما، قربانیان معمولاً به فراموشی تشویق میشوند، اما ما باید علیه فراموشی مبارزه کنیم. این مبارزه میتواند ما را از تکرار فجایع در آینده در امان نگه دارد.
گزاره: اگر روزی از شما خواسته شود که بهخاطر یک آشتی ملی کلان، از حق خود بگذرید، چه میکنید؟
حسین رضایی: من برای وضعیتی مبارزه میکنم که در آن دولت و مسئولان فجایعی که رخ داده را بپذیرند، به رنج قربانیان احترام بگذارند و انتظارات آنان را برآورده کنند. این انتظارات میتواند شامل اقدامات نمادین برای یادبود قربانیان، جبران خسارت و تلاش در سطوح مختلف باشد. تا کنون متأسفانه در این زمینه حتی یک گام هم برداشته نشده است.
گزاره: آیا خواستار انتقام هستید؟
حسین رضایی: من خواستار انتقام نیستم. هدف من توقف چرخه خشونت است. مبارزه من مدنی است و برای رسیدن به عدالت از روشهای خشونتپرهیز استفاده میکنم.
گزاره: ممنون.
دیدگاهها و نظرات ابرازشده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع گزاره را بازتاب نمیدهد.