تاجیکان پیشگامان سیاست، فرهنگ و تمدن خراسان/ افغانستان

(نقد کتاب تاجیکان خراسان صاحبنظر مرادی)

نگارنده و ناقد: دکتر هجرت الله جبرئیلی[1]
چکیده
کتاب «تاجیکان خراسان؛ تاریخ، فرهنگ و سرنوشت» اثر دکتر صاحبنظر مرادی مورد توجه مراکز و انجمن های علمی و روشنفکری تاجیکان چه در داخل کشور، کشورهای همسایه و کشورهای غربی قررا گرفته است. تا هنوز معرفیای جامع و اکادمیک از این کتاب در رسانههای عمومی و علمی بیرون نشده است. نیاز آن وجود دارد تا این کتاب به خاطر اهمیت و ارزش آن به گونه جامع معرفی و نقد شود. این مقاله که با استفاده از مطالعه خود به شکل توصیفی و تحلیلی و انتقادی فراهم آمده است، به این نتیجه رسیده است که کتاب «تاجیکان خراسان» یکی از مهمترین پژوهشهای اخیر در حوزه تاریخ و هویت تاجیکان است، برای علاقهمندان به تاریخ، فرهنگ و هویت تاجیکان منبعی ارزشمند به شمار میرود و میتواند زمینهساز پژوهشهای بیشتری در این حوزه باشد. اگرچه کتاب با استقبال فراوان مواجه شد، اما برخی نقدها از جمله مشکلات ویراستاری، دستهبندی منابع و عدم انسجام تئوریک نیز به آن وارد شده است.
کلید واژگان: تاجیکان، خراسان، معرفی، نقد، تاریخ، فرهنگ ، هویت، مقاومت، صاحب نظر مرادی.
مقدمه
کتاب «تاجیکان خراسان؛ تاریخ، فرهنگ و سرنوشت» اثر دکتر صاحبنظر مرادی مورد توجه مراکز و انجمن های علمی و روشنفکری تاجیکان چه در داخل کشور، کشورهای همسایه و کشورهای غربی قررا گرفته است. تا هنوز معرفی ای جامع و اکادمیک از این کتاب در رسانه های عمومی و علمی بیرون نشده است. نیاز آن وجود دارد تا این کتاب به خاطر اهمیت و ارزش آن به گونه جامع معرفی و نقد شود.
یکم: اطلاعات کتابشناسی
کتاب با عنوان کوتاه «تاجیکان خراسان» و عنوان مفصل «تاجیکان خراسان؛ تاریخ، فرهنگ و سرنوشت» اثر دکتر صاحبنظر مرادی، پژوهشی جامع در سه جلد است و 2152 صفحه است که توسط انتشارات بدخشان، با آدرس مشهد، خیابان سعدی، پاساژ مهتاب، پلاک 38، کتاب هیواد با همکاری مالی بنیاد شهید احمدشاه مسعود نشر شده است. مؤلف کتاب دکتر صاحب نظر مرادی دارای دکترای تاریخ و اتنوگرافی از انستیتوت/ پژوهشگاه خاورشناسی آکادمی علوم تاجیکستان که به بررسی تاریخ، فرهنگ و سرنوشت تاجیکان از پیش از تاریخ تا سال 2020 با تمرکز بر منطقه تاریخی تمدنی خراسان میپردازد. میتوان گفت که موضوع و حوزه اصلی پژوهشی این کتاب خراسان تاریخی تمدنی با تأکید بر افغانستان کنونی، قومیت تاجیک و تاریخ ، فرهنگ و سرنوشت آنان میباشد. این کتاب بار دوم توسط انتشارات کابل منتشر شده و در بنیاد شهید احمد شاه مسعود -مشهد توسط کمیته فرهنگی به تاریخ 15 اسد برای نخستین بار رونمایی شده است (مرادی، 1403، ج1، ص 4). شايان ياآوري است كه ويراستار كتاب هارون مجیدی، طرح جلد از حمید دلبان و صفحه آراء کتاب محمدکاظم کاظمی میباشد.
دوم: شناسنامه علمی هویتی نویسنده
نویسنده از پژوهشگران پرکار و شناخته شدة تاجیک افغانستانی است که در محافل دانشگاهی، پژوهشگاهی، رسانهای و روشنفکری کشور و هسایه های مانند ایران و و تاجیکستان شناخته شده است. لازم است تا برای شناخت بیشتر وی ، شناسنامه و زندگینامه مفصل وی نگاشته شود تا مخاطبان آشنائی بیشتری با ایشان حاصل کنند.
الف. شناسنامه زیستگاهی و تحصیلی:
صاحب نظر مرادی فرزند میرزا مراد در سال 1337 هجری خورشیدی در شهرستان شهر بزرگ بدخشان زاده شده است. دوره متوسطه را را در مکتب ندیمی شهر بزرگ بدخشان و لیسه عاشقان و عارفان در شهر کابل فراگرفته است .
او دارای مدرک فوق لیساس حرفهای از دانشسرای حرفهای شاهی/المعهد المکی الفنی عربستان سعودی میباشد که در سال 1352 خ با استفاده از بورسیه تحصیلی حکومت عربستان سعودی عازم آن کشور شده و پس از از یک سال آموزش زبان عربی در دانشکده ادبیان دانشگاه ریاض و چهار سال آموزش فنی مهندسی دوباره به کشور بازگشته و شامل خدمت در وزارت معارف آن زمان شده است.
به همین گونه داری مدرک کارشناسی ارشد رشته معماری از دانشگاه پولی تخنیک اتحاد جماهیر شوروی می باشد که سال 1359 با اشتراک در کانکور دانشگاه کابل موفق به دریافت این بورسیه شده و در سال 1365 پس از شش سال تحصیلات عالی به کشور بازگشته است.
در فرجام عشق و علاقه او به رشته تاریخ انگیزه ثبت نام او در انستیتوت انتروپولوژی و اتنوگرافی اکادمی علوم تاجیکستان در دوره دکترا شده و در سال 1380 پس از دفاع از تیزس، دکترای خود را در رشته تاریخ از اکادمی علوم جمهوری فدراتیف روسیه بدست آورد .
مرادی به زبانهای بین المللی عربی و روسی، تاز اندازهای به به زبان انگلیسی آشنایی داشته و به زبانهای فارسی دری و پشتو مسلط میباشد (مرادی، 1403، ج3، ص 2149 و 50).
ب. وظایف اداری
او پس از بازگشت از عربستان در وزارت معارف آن زمان شامل خدمت شد، پس از آن در شهرداری کابل ، وزارت شهرسازی ، وزارت ترانسپورت ، ریاست جمهوری و اداره امور ، در پستهای مختلف ایفای وظیفه کرده است.
ج. وظایف علمی فرهنگی:
دکتر صاحبنظر مرادی نظر به علاقه وافر به کارهای رسانههای فرهنگی، مدیریت مسئولی و حضور در شورای نویسندگان برخی از نشریات را عهدهدار بوده که در ذیل بیان میشود:
- مدیر مسئول مجله علمی فرهنگی «آمو» ارگان مشترک کانون همبستگی؛
- مدیر مسئول هفته نامه آزاد سیاسی فرهنگی «پنجره»؛
- عضو گروه نویسندگان مجله فرهنگی «آریانا» ارگان نشراتی انجمن پاسداران فرهنگ آریانا در خارج از کشور؛
- عضو گروه نویسندگان مجله «صبح امید» نشریه روشنکفران آزاداندیش در خارج از کشور؛
- عضو گروه نویسندگان مجله «بامداد» نشریه سیاسی فرهنگی شخصیتهای سیاسی در خارج از کشور
- عضو گروه نویسندگان مجله «صلح آسیا» نشریه سیاسی فرهنگیان تاجیکستان در دفاع از صلح افغانستان؛
- عضو گروه نویسندگان مجله «تحقیقات کوشانی» نشریه انستیتوت تحقیقات کوشانی اکادمی علوم افغانستان؛
- همکار پژوهشی مجله «باستانشناسی» ارگان نشراتی انستیتوت باستانشناسی اکادمی علوم افغانستان؛
بههمینگونه ایشان در برخی از اکادمیهای علمی عضویت داشته و در برخی از دانشگاهها نیز تدریس کرده است که در ذیل بیان میشود:
- عضویت همکار در اکادمی علوم تاجیکستان؛
- عضو انجمن بین المللی پیوند (انجمن بین المللی تاجیکان و فارسیزبانان جهان)؛
- اشتراک در همایشهای علمی (سیمینارها، ورکشاپها و کنفرانسها) در داخل و خارج کشور
تدریس در برخی از دانشگاهها و موسسات تحصیلات عالی (مرادی، 1403، ج3، ص 2150)؛
د. زندگینامه سیاسی روشنفکری:
ایشان از نظر ایدیولوژیک تمایل به اندیشههای چپ با بنمایه های مسلمانی میباشد. توجه وی به زندگینامه محمد طاهر بدخشی و همچنان تأثیر اندیشههای چپی وی در کتاب تاجیکان خراسان به ویژه در تحلیل مسائل تاریخی مربوط به دوران جهاد و دولت مجاهدین، نمایانگر این گونه اندیشههای وی است. به گفته خود او او در دهههای ۶۰ و ۷۰ خورشیدی، در کنار مجاهدان، علیه حکومت تحت حمایت شوروی در افغانستان قرار گرفته و در حوزه فرهنگی آن فعالیت کرده است (تاریخ بازدید: 20/11/1403: www.bukharamag.com).
از منظر روشنفکری میتوان ایشان را یک روشنفکر هویتطلب تاجیک خراسانخواه دانست، زیرا تمامی کارهایی پژوهشی وی نشانگر تلاشهای او برای زنده کردن هویت قومی و ملی تاجیکان و هویت تاریخی، فرهنگی و تمدنی خراسان است. او نخستین پرسشهای یک انسان با سواد را این پرسش های اصلی می داند: «من کیستم؟ از کدام تبار و هویت انسانی و تاریخی سرچشمه گرفته ام؟ پدرانم کی ها بودند؟ چه کردند؟ چه باید میکردند؟ و چه باید نمیکردند؟ مقیاس کار و خدمت آنها به خود و دیگران و جامعه انسانی چه بوده است؟»
این نشان میدهد که پرسش هویت نزد او بسیار اهمیت داشته است، در واقع او در سه جلد تاریخ تاجیکان خراسان تلاش کرده است که هویت تاجیکی و خراسانیاش را به همه ژرفنا و پهنای تاریخی به نمایش بگذارد و از این باب میتواند به هویت خود ببالد و برای بالندگی وسرنوشت آینده آن برنامه خود را ارائه کند(مرادی، 1403، ج1، ص 19).
هـ. آثار علمی پژوهشی :
دکتر صاحب نظر مرادی از نویسندگان پرکار میهن و قوم تاجیک خراسان به شمار میرود، شایان یادآوری است که پرداختن به امور تحقیق و پژوهش از مشاغل غیر رسمی مرادی میباشد. در ذیل به دستهبندی آثار وی پرداخته میشود:
- تاریخنگاری زندگینامهای:
- یادنامه محمد طاهر بدخشی بیست سال پس از شهادتش ، چاپ کابل 1389؛
- احمدشاه مسعود و تحولات دهه هشتاد در افغانستان، چاپ کابل 1385 ؛
- امام اعظم و ما برگردان از حروف کریلیک به فارسی دری)، چاپ کابل 1389 ؛
- آیا تنها شاه شجاع نماد خون و خیانت بود (چاپ ناشده)؛
- آخرین وخشور (چاپ ناشده)؛
- نام آوران بدخشان پس از جنبش مشروطیت اول در سده بیستم (چاپ ناشده)؛
- برهان الدین ربانی و چالش های دولت مجاهدین (چاپ ناشده)؛
- تاریخنگاری محلی:
- کابل در گذرگاه تاریخ، چاپ شهر دوشنبه 1379؛
- کابل در منابع ادبی و تاریخی، چاپ کابل 1382؛
- کابل در عصر بازسازی؛
- کابلستان تاریخی (تاریخ کابل) (چاپ ناشده)؛
- بدخشان در تاریخ در دو جلد، چاپ کابل 1390 ؛
- اریکه نشینان کوهستان درواز (چاپ ناشده)؛
- شغنان در عصر امرای محلی (چاپ ناشده)؛
- تخارستان هویت فراموش شده (چاپ ناشده)؛
- جغرافیایی تاریخی تخارستان (چاپ ناشده)؛
- تاریخنگاری قومی – ملی؛
- آریانا و آریاییان، چاپ کابل 1390 ؛
- بردگردان دو کتاب 1 و 4 تاجیکان در آیینه تاریخ (از آریان تا سامان)، تألیف امام علی رحمان؛
- برگردان کتاب «نگاهی به تاریخ و تمدن آریایی»، از امام علی رحمان و چاپ آن در کابل 1392؛
- افغانستان، جغرافیای بحران، چاپ کابل 1386 ؛
- افغانستان در سده بیستم، کابل چاپ 1394 ؛
- تاجیکان خراسان، در 3 جلد، چاپ مشهد 1403؛
- تاریخنگاری جهانی:
- آشنایی با تاریخ سیاسی جهان (چاپ ناشده)؛
- تحولات سیاسی جهان معاصر (چاپ ناشده)؛
- تاریخ معاصر اروپا (از 1789 تا امروز) (چاپ ناشده)؛
- تاریخنگاری فرهنگی، اندیشهای سیاسی:
- سلام بر نوروز آریایی، چاپ کابل 1390 ؛
- فرهنگ ملی (بررسی تحولات فرهنگی، مدنی، دینی و اجتماعی آریانا)؛
- سیر تفکر ملی در افغانستان (به مناسبت 78 مین سالروز تولد محمد طاهر بدخشی و پاسداشت از اندیشمندان تفکر ملی در افغانستان)، چاپ کابل 1389 ؛
- مرثیههای تاریخ؛
- سلطنت مغولی هند و زبان فارسی (چاپ ناشده)؛
- زادگاه زبان ما (زادگاه و پرورش گاه زبان فارسی دری) (چاپ ناشده)؛
- خاطره و سفرنامهنگاری:
- در زادگاه و آرامگاه رسول الله – آشنایی با شعایر اسلامی در مکه مکرمه و مدینه منوره (چاپ ناشده)؛
- از درواز تا کاپیسا، برگردان با علاوه گیها؛
- سفرنامهای از بدخشان (چاپ ناشده)؛
- کتابهای درسی:
- مقدمات جامعهشناسی (چاپ ناشده)؛
- تاریخ معاصر افغانستان (چاپ ناشده)؛
- اهتمام در چاپ کتاب:
- توفان شمال، نوشته شادروان قربان محمد پساکوهی، به اهتمام مرادی ، چاپ کابل 1388؛
- کارهای ترجمهای:
چنانچه در بالا نشان داده شد، ایشان مترجم از زبان روسی نیز به شمار میروند، همچنان ایشان چند کتاب را از رسم الخط سیریلیک به رسم الخط فارسی نیز برگرداننده است که از این دیدگاه که وصل کننده تاجیکان دو طرف خط آمو و همه فارسیزبانان جهان به شمار میرود، ارزشمند است.
10 .نوشتارهای تحلیلی سیاسی؛
مرادی با تعداد از نشرات و کانونهای علمی و فرهنگی نیز همکار بوده است. از مرادی بیشتر از دو صد مقاله پژوهشی علاوه بر نوشتههای تحلیلی در رسانههای نوشتاری کشور و سایتهای انترنتی از ایشان به چاپ رسیده است. همچنان ایشان تحلیلگر مسایل سیاسی در رسانههای دیداری و نویسنده صدها مقاله تحلیلی سیاسی در رسانههای نوشتاری و تارنماهای انترنتی میباشد (مرادی، 1403، ج3، ص 2150- 52).
11. جایگاه نویسنده در حوزه مطالعات تاریخ و فرهنگ تاجیکان
عضویت همکار ایشان در انستیتوت باستانشناسی اکادمی علوم افغانستان و عضویت ایشان در انجمنهای علمی تاجیکستان نشان میدهد که نوشتههای ایشان مورد توجه و اعتماد محافل دانشگاهی و پژوهشگاهی قرار گرفته است.
به همین گونه مجله بخارا در ساله 1401 پنجشنبه دوم تیرماه دویست و سی و چهارمین نشست از سلسله جلسات صبح پنجشنبههای خود را به دکتر صاحب نظر مرادی اختصاص داد و از ایشان به عنوان نویسنده، مردمشناس و محقق تاریخ افغانستان یاد کرد. دو تن از دانشمندان ایران یامان حکمت و علی دهباشی در یک مصاحبه درباره آثار و کارهای ایشان صحبت کردند. خواهند کرد. این نشست در کتابفروشی فرهنگان قریب به صورت مجازی برگزار و پخش شد (تاریخ بازدید: 20/11/1403: www.bukharamag.com).
سوم: درآمدی بر کتاب تاجیکان خراسان؛ تاریخ، فرهنگ و سرنوشت
الف. شناسنامه محتوایی کتاب
مرادی کتاب «تاجیکان خراسان» را گاهنامة خلق تاجیک میداند که به تاریخ خراسان بزرگ و مراحل رشد و تکامل زبان فارسی دری در پهنای منطقه پرداخته است. در واقع این کتاب یک شمعافروزی بر شناسنامه اقوام هم زیست تاجیکان نیز میباشد. به یک معنای یک گزارش تفصیلی تاریخی و فراگیر از حیات تاریخی و فهرنگ تاجیکان در خراسان، فرارود و ایران است (مرادی، 1403، ج1، ص 32).
بیهیچ شکی او در این کار موفق بوده است که تاریخ تاجیکان خراسان و مناطق همسایه آن را در یک نامه وزین گردآورد و در پیشگاه مخاطب روشنفکر هویتطلب قرار دهد.
ب. روش تحقیق کتاب
از دیدگاه ایشان تاریخ نگاری افغانستان، برخاسته از فرورفتن مؤرخان در گند تمایلات یکسونگرانة تباری و خوب و بد نشان دادن آگاهانة این یا این تیره و قوم و تبار انسانی است. در این تاریخنگاریها دستوری بوده و برخواسته از خواست و دیکتة مراجع قدرت بوده است (مرادی، 1403، ج1، ص 30).
از منظر روش تحقیق ایشان به این باور است که علم تاریخنگاری مثل هر علم دیگر دارای معیارهای پژوهشی مخصوص به خود است که از روشهای پذیرفته علمی جهانی برخوردار است. در واقع رعایت معیارهای تاریخ نگاری علمی، زمینهساز عبور از تاریخنگاری جعلی است. (مرادی، 1403، ج1، ص 30). از این جهت او از نظر روششناسی مقید به روش تاریخنگاری علمی است. در واقع کار وی پاسخی به کارهای تاریخنگاری غیر علمی کشور افغانستان است که به نفع یک قوم خاص یعنی پشتو و یک قبیله خاص درانی و یک خاندان خاص محمدزایی در انحصار گرفته شده و جعل شده است. نویسنده به بیش از 436 منبع علمی، تاریخی، ادبی و فرهنگی مراجعه کرده است که کار درخود و سترگ است (مرادی، 1403، ج3، ص 2123 – 47).
از منظر روشنفکری، کار او یک مبارزه فرودستان در برابر فرادستان است و او نوع تاریخنگاری خود را نوعی تاریخنگاری فرودستانه میداند، او از استاد واصف باختری نقل میکند که «این پابرهنگان «میراث جهاد» در پاسداری از حق را در خون دارند، عنایت یزدانی هماره شامل حال این رستمستان خواهد بود. ریشههای باور به زندگی و ایمان به پروردگار آزادی و عدالت در انساج روان همه مردمان خراسانزمین چنان ژرف و عمیق است که توفان پرهیبت این چنینی در گستره تاریخ نتوانسته است بر آن تزلزلی وارد کند. بلکه این مردم در شبستان های یلدای تاریخ همواره ستاره حمل کرده اند. بازقادر خواهند بود تا به تاریکیها بتازند و از درخشها پیام بدهند (مرادی، 1403، ج1، ص 32).»
ج. جایگاه کتاب در میان آثار نوشته شده در باره تاجیکان
در اینجا فهرست اجمالی از کتابهایی توسط نویسندگان ایرانی، تاجیکستانی، افغانستانی و سایر کشورها نوشته شدهاند و برخی از آنها به فارسی ترجمه شدهاند ارائه می شود و سپس جایگاهی کتاب تاجیکان خراسان را درمیان آنها تحلیل خواهیم کرد.
1. تاجیکان در تاریخ، رحیم مسلمانیانقبادیانی، نسیم بخارا سال چاپ: ۱۳۸۴ ، تهران ، صفحات: ۱۰۴ .
توضیحات: این کتاب به بررسی تاریخ و فرهنگ تاجیکان در طول تاریخ پرداخته و نقش آنها در شکلگیری تمدنهای مختلف ایران و آسیای مرکزی را مورد تحلیل قرار میدهد.
2. تاجیکان در مسیر تاریخ، میرزاشکورزاده، انتشارات بین المللی الهدی، 1373 (1994م)، تهران، تعداد صفحات، 104 .
توضیحات: این کتاب شامل مجموعهای از مقالات در باره تاریح تاجیکان ، سرنوشت واژه تاجیک و تجزیه سرزمین تاجیکها توسط بلشویکها است.
3. تاجیکان، آریاییها و فلات ایران، میرزا شکورزاده ناشر: سروش، ۱۳۹۷ ، تهران ، تعداد صفحات: ۳۳۶ .
توضیحات: این کتاب به تبارشناسی تاجیکان و ارتباط آنها با آریاییها و فلات ایران پرداخته و جنبههای فرهنگی و زبانی آنها را توضیح میدهد.
4. تاریخ تاجیکان، رحیم مس اف، اطلاعات، ۱۳۹۰، تهران، تعداد صفحات: ۳۰۰ .
توضیحات: کتاب مروری جامع بر تاریخ تاجیکان از دوران باستان تا معاصر است و به تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنها میپردازد.
5. پرنیان و حریر و ابریشم، میرزا شکورزاده، شریعتی افغانستانی، ۱۳۸۲، کابل، تعداد صفحات: ۲۹۶ .
توضیحات: کتاب بهویژه در زمینه روابط تاریخی و اقتصادی تاجیکان و دیگر اقوام در آسیای میانه و تأثیرات فرهنگی آنها بر همدیگر است.
6. تاجیکان: ایرانیان شرقی، ریچارد فولتز، ناشر: دانشگاه هاروارد، سال چاپ: ۲۰۰۹ ، شهر چاپ: کمبریج، صفحات: ۲۴۰ .
توضیحات: این کتاب به بررسی تاریخ و فرهنگ تاجیکان در آسیای میانه و ارتباط آنها با تمدنهای ایرانی و اسلامی پرداخته است.
7. تاریخ تاجیکان: ایرانیان شرق (ترجمه به فارسی) ، ریچارد فولتز ، مترجم: عبدالخالق لعلزاده، انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان، سال چاپ: ۲۰۲۱ ، کابل .توضیحات: این کتاب نخستین پژوهش مستقل درباره تاریخ تاجیکان به زبانهای غربی است و به فارسی ترجمه شده است .
8. تاجیکان در مسیر تاریخ، میرزا شکورزاده، سروش، ۱۳۹۵، تهران، صفحات: ۳۰۰ .
توضیحات: این اثر بررسی تاریخ اجتماعی و فرهنگی تاجیکان را در دورانهای مختلف تاریخ ارائه میدهد و به چالشها و دستاوردهای آنها در این مسیر میپردازد.
9. تاجیکان و زبان فارسی، عبدالحی حبیبی، ناشر: وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، سال چاپ: ۱۳۵۳، شهر چاپ: کابل، صفحات: ۴۰۳ .
توضیحات: این کتاب به نقش زبان فارسی در میان تاجیکان و تأثیرات فرهنگی آن بر جوامع مختلف آسیای میانه و افغانستان میپردازد.
- شعر تاجیکان و تأثیرات آن بر فرهنگ ایرانی، محمد علی اسلامی ندوشن، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۱، تهران، صفحات: ۲۷۵ .
توضیحات: کتاب بررسی دقیق شعر تاجیکان در قرون مختلف است و تأثیرات آن بر ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی را تحلیل میکند.
- مجموعه مقالات در تاریخ و فرهنگ تاجیکان، جمعی از نویسندگان، ناشر: دانشنامه فرهنگ، سال چاپ: ۲۰۱۲، شهر چاپ: تهران، صفحات: ۵۰۰ .
توضیحات: مجموعهای از مقالات علمی و پژوهشی که به تاریخ و فرهنگ تاجیکان در مناطق مختلف جهان میپردازد و به تحلیل مقایسهای وضعیت فرهنگی و اجتماعی آنها میپردازد.
- تاریخ اجتماعی تاجیکان، کریمالله محمودی، بوستان کتاب، ۱۳۹۲، تهران، صفحات: ۳۸۴ .
توضیحات: کتاب به جنبههای اجتماعی و اقتصادی زندگی تاجیکان و تحولات اجتماعی آنها در دورههای مختلف پرداخته است.
- تاجیکان و آریاییهای آسیای میانه، جمشید همایونفر، نشر هرمس، سال چاپ: ۲۰۱۵ ، تهران، صفحات: ۲۰۰ .
توضیحات: در این کتاب، نویسنده به بررسی ارتباط تاریخی و فرهنگی تاجیکان با آریاییها در آسیای میانه و همچنین تأثیرات این ارتباطات بر فرهنگ منطقه پرداخته است.
- فرهنگ و زبان تاجیکان، محمد رضا حکیمی، امیرکبیر، سال چاپ: ۱۳۷۸، تهران، صفحات: ۴۵۶ .
توضیحات: کتابی جامع که به تاریخ زبان و فرهنگ تاجیکان پرداخته و مباحثی همچون زبانشناسی، دستور زبان و ویژگیهای فرهنگی آنها را مطرح میکند.
- تاجیکان و انقلابهای ایران، وحید بشیر، نشر همگام، ۱۴۰۰، کابل، صفحات: ۳۰۰ .
توضیحات: این کتاب به بررسی نقش تاجیکان در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران و تأثیرات آنها در انقلابهای ایران میپردازد.
- زندگینامه بزرگان تاجیک، مصطفی رجبی، حکمت، ۱۳۹۶، تهران، صفحات: ۳۲۰ .
توضیحات: کتاب به زندگینامه بزرگان تاجیک در عرصههای مختلف علمی، ادبی و سیاسی پرداخته و نقش آنها در تاریخ معاصر را بررسی میکند.
- شعر و ادبیات تاجیکان در قرن بیستم، یوسف اسماعیلزاده، آراسته، سال چاپ: ۲۰۱۰، تهران، صفحات: ۲۵۰ .
توضیحات: بررسی شعر و ادبیات تاجیکان در قرن بیستم و تأثیرات آن بر ادبیات معاصر فارسی و جهانی.
- آداب و رسوم تاجیکان، گلجان بایراماف، یغما، ۱۳۸۹، تهران، صفحات: ۲۱۰ .
توضیحات: کتاب به آداب و رسوم تاجیکان در زندگی روزمره و در مناسبتهای مختلف اجتماعی میپردازد.
- فرهنگ و تمدن تاجیکان، علی شریفی، ناشر: کاتب، ۲۰۱۱ ، تهران، صفحات: ۴۳۰ .
توضیحات: کتاب بررسی جامع فرهنگ و تمدن تاجیکان از آغاز تاریخ تا دوران معاصر است و تأثیرات آنها بر تمدنهای آسیای میانه و ایران را تجزیه و تحلیل میکند.
- تاجیکان و اسطورههای فارسی، صالحه نصری، تمدن، سال چاپ: ۱۳۹۴ ، تهران، صفحات: ۲۵۶.
توضیحات: این کتاب به بررسی اسطورهها و افسانههای فارسی مرتبط با تاجیکان و تأثیرات آنها در هویت تاجیکان بحث میکند.
همانگونه که در فهرست به نسبت طولانی بالا دیده شد، کتاب «تاجیکان خراسان؛ تاریخ، فرهنگ و سرنوشت» از نظر تعداد صفحات و هم از نظر برهه تاریخی طولانی پیشاتاریخ، تاریخ باستان، دوران اسلامی، دوران معاصر و آینده تاجیکان بررسی کرده است. فرق دیگر آن این است که گذشته تاریخی تاجیکان خراسان/ افغانستان را به امروز شان پیوند میدهد، از سوی دیگر تأثیر آن برای بیداری و روشنفکری هویتطلبی و خراسانخواهی تاجیکان ارزشمند است. بههمینگونه در میان تاجیکان تاجیکستان و فارسی زبانان ایران یک هویت مستقل فرهنگی ، تمدنی و سیاسی تاجیکان را به نمایش بگذارد.
چهارم: ساختار و محتوای کتاب
الف. معرفی بخشها و فصول اصلی
این کتاب شامل یک مقدمه و 15 فصل تنظیم شده است. هر فصل به موضوعات خاص میپردازد. به جز از فصل اول که یک نوع معلومات جامع و همه جانبه و گوناگون در باره تاجیکان از پیشا تاریخ تا امروز است، فصول دیگر یک نوع دسته بندی وی را از تاریخ تاجیکان نشاندهی میکند که در در یک تحلیل میتوان گفت که این فصل بندی نیز میتواند یک گونه نوآوری این اثر سترگ باشد.
فصل اول: دانستنیهای لازم در باره تاجیکان؛
فصل دوم: اجداد تاجیکان در دوره آریایی؛
فصل سوم: آریاییها و ظهور امپراتوریهای باستان؛
فصل چهارم: گاهنامه شمارهای آریایی؛
فصل پنجم: اسلام، تاجیکان و تحولات سیاسی و فرهنگی؛
فصل ششم: نقش تاجیکان در باروری فرهنگی؛
فصل هفتم: تأسیس دولت های مستقل ملی تاجیکان در خراسان (مرادی، 1403، ج1، ص 5 – 14)؛
فصل هشتم: تاجیکان در محور دولت های خراسان تا هجوم مغولان؛
فصل نهم: صاعقه رعشه افگن مغل؛
فصل دهم: موقعیت تاجیکان در تاریخ عصر جدید و حکومت های پسا مغل؛
فصل یازدهم: خراسان و همسایگان در قرون 16 – 17 م؛
فصل دوازدهم: تأسیس دولت افغان ها در قندهار (1747 م) (مرادی، 1403، ج2، ص 793 – 1511)؛
فصل سیزدهم: تأسیس دولت نوین افغانستان (1880 – 2020م)؛
فصل چهاردهم: تاجیکان، از کودتای ثور تا دولتهای پساطالبان؛
فصل پانزدهم: پیروزی مجاهدین ، آغاز دیگری برای درگیریها (مرادی، 1403، ج3، ص 1518 – 1523)؛
در یک تحلیل میتوان گفت که نظر به این فصول دستهبندی تاریخ خراسان نزد ایشان همان دستهبندی ممول آریاییها، دوران اسلامی، دوران معاصر و دوران نوین یا مدرن است. از این نظر نمیتوان نوآوریای را در کار این پژوهشگر دید.
ب. شیوه روایت و سبک نگارش
۵. تحلیل و نقد کتاب
در این بخش نقاط قوت و ضعف کتاب بررسی میشود.
الف. نقاط قوت
- کارسنگین و دائرة المعارفی:
نویسنده از سنگینی کار این گونه حکایت میکند: «اگر ترس وارد شدن به اتهام خودبرتر انگاری بر من نمی بود، می گفتم که دست زدن به کاری چنین حجیم، از عقب دیوارهای اسطوره تا سرزمین های غبارآلود خودفراموشی تاریخی تاجیکان و تاجیک پژوهان کار پژوهشگاه های علمی آن هم به صورت گروهی بود، نه کار تک فردی که انجام دادن چنین کار سنگینی برای این قلم سخت دشوار بوده است (مرادی، 1403، ج1، ص 22).»
در این شکی نیست که کاری به این حجم و برخواسته از منابع گوناگون اسطورهای، باستانشناختی، تاریخی، دینی، ادبی و … تاریخ تاجیکان و منطقه، یک کار چندین ساله چندین پژوهشگر در یک پژوهشگاه علمی است. به جز عشق و علاقه وافر نویسنده به هویت تاجیکی خراسانی و کار علمی پژوهشی و انگیزه فراگیر روشنفکرانه مبارزاتی هویتطلب و توفیق الهی چیزی دیگری نمیتوانست، این کار سترگ و سنگین را به پایان برساند. از این نظر این اثر با جامعیت و فراگیری پژوهشی، گستردگی اطلاعات و پوشش تاریخی گسترده قابل وصف است.
- استناد و منابع:
نویسنده به بیش از 436 منبع علمی، تاریخی، ادبی و فرهنگی مراجعه کرده است که این در شأن خود بزگ و ستر و قابل ستایش است. از نظر زبانی عمده منابع مؤلف محدود به زبان فارسی است، در فهرست منابع و همچنان در پاورقیها نویسنده هیچ اشارهای به استفاده از منابع به زبان های دیگر نکرده است (مرادی، 1403، ج3، ص 2123 – 47). احتمال زیاد وجود دارد که نویسنده از منابع روسی استفاده کرده باشد، اما ذکر نکرده است.
- شیوه تحلیل تاریخی:
تا آنجه که دیده میشود، نویسنده در آغاز با استفاده از منابع مسائل را توصیف کرده است و سپس تحلیل خود را از آن ارائه کرده است. به صورت مشخص در اکثر جاها نویسنده یک تحلیل گر بیطرف است و بر هیچ قومی ساکن در خراسان بزرگ هجوم نبرده و تهمت نبسته است.
- نوآوری کتاب:
فصل اول کتاب زیر دانستنی های لازم در باره تاجیکان، شامل مسایل و مطالب ضروری بر شناخت تاجیکان در ابعاد گوناگون اجتماعی و فرهنگی با نام ها و تسمیه های مختلف تاجیکان، گروه های درون قومی تاجیکان، خصایل ملی و مناطق زیست، رسم عیاری و جوان مردی، صنعت، هنر و موسیقی در جامعه تاجیکان اختصاص یافته است. این فصل از منابع گوناگون چنان مطالب ضروری و برای مخاطب غیرمتخصص در تاریخ تاجیکان نو و جدید را فراهم آورده است که در مطالعه نخست برای او شگفت آور به نظر میرسد. در فصول دیگر کتاب هم نوآوریهایی وجود دارد.
- روح روشنفکری هویتطلب و مقاومت فراگیر:
نویسنده که خود یک نویسنده روشنفکر هویتطلب چپ با بنمایههای مسلمانی به شمار میرود، قلم او روایتگر عنصر مبارزه است. خواننده با خواندن مقدمه، فصل نخست و دیگر فصول کتاب، در واقع با روح مبارزه و روشنفکری و هویت طلبی حرکت می کند. امروزه که این کتاب در زمانی که طالبان با هویت پشتونیستی دیوبندی بدوی، تاجیکان و همه پارسیزبانان را سرکوب میکند و هویت زبانی و قومی و ملی آنها را در خطر نابودی قرار داده است، ایشان مواد بزرگی را برای روشنفکر هویتطلب فراهم کرده است.
ب. نقاط ضعف:
1. مشکلات ساختاری:
به نظر میرسد که مؤلف کتاب را در یک برهه زمانی طولانی نوشته است، از همین جهت کتاب دارای ساختار منسجم و منطقی نیست. شایسته بود که این کتاب در نخست به بخشها، سپس به فصلها، پس از آن به گفتارها تقسیم می شد. هر فصل با یک مقدمه آغاز و با یک خاتمه پایان می یافت تا خواننده میدانست که چگونه مطالب را به شکل منسج در ذهن خود قراردهد و تحلیل کند. اکنون خواننده از نظر ساختاری دچار سردرگمی میشود.
شایسته بود که کتاب در چهار بخش تقسیم میشود، در نخست بخش پیشا اسلام چنان که معمول است از نظر تاریخی بحث میشد و پس از آن هویت پیشااسلامی تاجیکان و تأثیرآنان در فرهنگسازی و تمدنسازی بررسی میشد. به همین گونه بخش دوم، دوه اسلامی تا مغول، دوران مغول تا تأسیس دولت افغانها، بخش چهارم از تأسیس دولت افغانها تا امروز بررسی میشد.
2. مشکلات استنادی و منبعدهی:
از منظر استنادی و منبعدهی، نویسنده دچار چند مشکل است:
نخست ، اینکه در یک کار 2300 صفحه ای استفاده از 436 منبع یک نوع کاستی است. میبایست تعداد منابع بیشتر میبود.
دوم، از نظر زبانی بیشتر کار پژوهشگر با تکیه بر منابع فارسی اصلی و منابع ترجمه ای فراهم آمده است. حتی از منابع عربی که مؤلف در آن تحصیل کرده استفاده نشده است، ممکن مؤلف از منابع روسی استفاده کرده باشد که یادآوری نکرده است. در حالیکه مؤلف در فصل نخست منابع وافری را در زبان عربی در باره تاریخ و فرهنگ تاجیکان ذکر کرده است.
سوم، نویسنده از جعلی بودن تاریخ نگاری جعلی توسط دولت محمدزایی افغانستان یادکرده است، اما در هنگام نویسنده دچار استفاده از این کتابها شده است. به عنوان نمونه از کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ » میر غلام محمد غبار بسیار استاده کرده است. درست است که غبار یک روشنفکر مبارز بود، اما کتاب او فاقد منابع تاریخی است و برآمده از تحلیل خود مؤلف میباشد. از این جهت این کتاب یک منبع دست اول نبوده، بلکه یک منبع دست چندمی جعلی است. شما با مطالعه این کتاب در مییابید که این کتاب فاقد منبع است. به عنوان نمونه در خصوص پیدایش خط در قلمرو ایرانیان از کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ» ص 41، منبع میدهد (مرادی، 1403، ج1، ص 331). در حالیکه کتاب غبار در این مورد نه تنها یک منبع دست اولی نیست، بلکه منبع دست چندمی نیز به شمار نمی رود. چون غبار متخصص زبانشناسی و تاریخ ادبیات نیست.
همچنان کتابهای عبدالحی حبیبی که در تاریخنگاری جعلی شهره است، بسیار مورد استفاده ایشان است. به عنوان نمونه وقتی شما «تاریخ مختصر افغانستان» نوشته عبدالحی حبیبی را میخوانید یک منبع در یک صفحه نمی یابید، بلکه منابع را در آخر فصول ذکر کرده است تا پیدا کردن جعل تاریخی او دشوار شود. به عنوان نمونه وقتی که در باره اوستا و گاتها سخن میراند، از کتاب «تاریخ مختصر افغانستان» نوشته عبدالحی حبیبی، ص 11 ، منبع دهیمیکند (مرادی، 1403، ج1، ص 293). در حالیکه عبدالحی حبیبی، نه اوستاشناس است و نه کتاب او یک منبع دست اول و حتی دست دوم به شمار نمیرود. در این باب صدهای کتاب تخصصی در دسترس است.
چهارم، مشکل دیگر وی تکمنبعی بودن بخش از برخ های آن است، به عنوان نمونه در 15 صفحه مطلب، فقط از یک یا دو منبع استفاده کرده است. نویسنده در جلد دوم ، فصل هشتم، گفتاری دارد زیر عنوان «بررسی اوضاع عمومی خراسان در آستانة هجوم مغول» این بحث از ص 942 تا 959 را دربر میگیرد، که تقریباً 17 صفحه را در بر می گیرد. در 17 صفحه پنج بار هر دو سه صفحه بعد یک بار به کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ» نوشته غبار ارجاع داده که در مجموع پنج بار میشود (مرادی، 1403، ج2، ص 951 ، 57، 59، ). یک بار از کتاب «تاریخ مختصر افغانستان» منبع دهی می کند (مرادی، 1403، ج2، ص 950 ). یک بار هم از کتاب «مقام تاجیکان در تاریخ افغانستان» بدون ذکر نام نویسنده (مرادی، 1403، ج2، ص 946 ). در حالیکه این گفتار یک گفتار بسیار ارزشمند و بلند است، این کتاب های هیچ کدام نمیتواند یک منبع دست اول باشد.
پنجم، تکیه بسیار زیادی پژوهشگر بر آثار پژوهشگران و تاریخ نگاران روسی است. در حالیکه روس ها در این خطه تاریخ سازی جعلی بسیاری داشته اند. در میان 436 منبعی که مؤلف استفاده کرده است، دست کم 200 منبع از آثار مؤرخان و خاورشناسان روسی است.
در خصوص کاربرد منابع در این کتاب سخن زیاد است، به همین مقدار کفایت میشود، این می تواند به یک مقاله پژوهشی انتقادی در خصوص نقد این کتاب تبدیل شود.
3. مشکلات نگارشی و ویراستاری:
کتاب در خصوص مسائل نگارشی و ویراستاری از مشکلاتی زیادی رنج میبرد:
نخست، مشکلات املایی: به عنوان مثال «خواستن» نوشته شده که صورت درست آن «خواستند» است (مرادی، 1403، ج1، ص 48 ). «غرچستان» که صورت اصلی آن «غرجستان» است (مرادی، 1403، ج1، ص 75 ). از این دست اشتباهات دیده میشود، ممکن است در یک اثر با این تعداد صفحات قابل بخشش باشد.
دوم، عدم یکدستی نگارش نامها: به عنوان نمونه لفظ مغل و مغول آمده است. در عین پارگاراف در یک جا «مغل» نوشته و در جایی دیگر «مغول» که چندان درست نمیآید و یک دستی لازم است (مرادی، 1403، ج2، ص 957 – 961). از این نمونه های زیاد است ، فقط به یک نمونه بسنده شد.
سوم، عدم یکدستی در منبعنویسی: به عنوان نمونه یک جا منبع را این گونه کامل داده است: «و. بارتولد، تاجیکان در مسیر تاریخ، ص 75» (مرادی، 1403، ج3، ص 1857). بار دیگر این گونه منبع دهی کرده است: «مقالات محمود طرزی در سراج الافغانیة، ص 744» (مرادی، 1403، ج3، ص 1619). در این جا نام نویسنده کتاب نیامده است که خواننده را به مشکلات دچار می کند. بار دیگر این گونه « مونت استوارت الفنستن، ص 312» که در اینجا نام کتاب گم است (مرادی، 1403، ج3، ص 312). در مجموع در سراسر صفحات کتاب مشکل عدم یک دستی منبع دهی در شیوه نقطهگذاری و … و عدم یک دستی مشهود است که برای چنین یک اثر مهم یک کاستی به شمار است.
چهارم، عدم رعایت رسم الخط عربی در نوشتن نام کتابهای عربی: به عنواننمونه نوشته شده است: «روضه الصفا» (مرادی، 1403، ج3، ص 86) که صورت اصلی آن «روضة الصفا» است. این عدم یک دستی و
4. نقد روششناخی:
با آنکه مؤلف دانش تاریخ را یک دانش روشمند جهانی میداند (مرادی، 1403، ج1، ص 30) و تاریخنگاری رسمی افغانستان را غیر روشمند میداند (مرادی، 1403، ج3، ص 2123 – 47)، اما مؤلف در هیچ جای مقدمه کتاب یک گفتار یا مطلبی را برای روششناسی و روش تحقیق کتاب باز نکرده است. حتی نگفته است که در استفاده از منابع در یک موضوع خاص، اولویت را به کدام منابع می دهد، چگونه از آن ها استفاده میکند و روش تحلیل او چگونه است. این کاستی روشی برای این کتاب بزرگ است.
- کمبودها و نواقص محتوایی:
یک نمونه از کاستی محتوایی این اثر نمایانده میشود، نویسنده مینویسد: «در دورة عباسیان و با اقتباس از آنها در دورة سلجوقیان به خصوص توسط خواجه نظام الملک نظامیههای در خراسان به وجود آورده شدند که از لحاظ آموزش و پرورش شبیه مدرسههای دینی گروههای سلفی امروزی بودند. خواجه این نظامیهها ار به هدف ایجاد یک دستگاه تبلیغاتی در راستای سیاست سرکوب مخالفان به نام دین اساس گداشت و مبانی فکری آن را سلفیگری تندروانه قرار داد (مرادی، 1403، ج2، ص 859).»
این تحلیل صاحب نظر مرادی، کمبود مطالعات وی را در خصوص فرقه های و مذاهب اسلامی مینمایاند، خواجه خودش یک دانشمند مذهب شافعی بود که از نظر کلامی اشعری مذهب بود. در حالیکه سلفیه و سلفی گری که یک جریان جدید مذهبی است، نه مذهب را قبول دارد و نه علم کلام را. در نظامیه تصوف پذیرفته بود، در حالیکه سلفیه تصوف را قبول ندارند. از این گونه خطاهای محتوایی در بسیارجاها دیده میشود که به یک نمونه بسنده شد.
ششم: خلاصة محتوایی «تاجیکان خراسان؛ تاریخ، فرهنگ و سرنوشت»
- نامهای تاجیکان در طول تاریخ: تاجیکان در طول تاریخ از ورارود تا هند وسیند، از کابل تا بغداد و … به نام های ذیل یاد شده اند: «دادیک، تات، داهی، ایرانی (آریایی)، عجم، خراسانی، آزاده (احرار)، آزادزاده (بنواحرار)، دهگان (دهقان)، تاجیک (تاژیک، تازیک)، پارسی، پارسیوان، سرت (سارت)، غرچه ، دهوار و … (مرادی، 1403، ج1، ص21، 68 – 98).»
- منظر استورهای تاجیکان: تاجیکان روایت استورهای ویژه خود را دارند. برابر با این روایت کیومرث نخستین انسان روی زمین است، تبار او نخستین تبار انسانی است. نخستین پادشاه تاجیکان به نام «خشیئته» (جمشید و یما) است. بر اساس متون استورهای بسیاری از رسم و وراج های امروزی ما چون برگزاری جشن های نوروز، مهرگان، سده و یلدا، به روزگار پیشدادیان برمیگردد. تاریخشناسان فاصله زمانی پیشدادیان را با آغاز جشن نوروی در حدود 5790 سلا پیش از سال 1390 هجری خورشیدی تخمین کردهاند (مرادی، 1403، ج1، ص 221). جغرافیای زیست استورهای اولیه تاجیکان «ایریانا ویجه» است (مرادی، 1403، ج1، ص227). دو سلسله استورهای تاجیکان عبارت است از: پیشدایان و کیانیان (مرادی، 1403، ج1، ص 254). منظر آئینی تاجیکان: آیینهایی مانند آیین میترایی یا مهرپرستی، آیین زروانیان، آیین زردشت، آیین بودایی و … میراث های آیین تاجیکان و آریاییان است.
- جغرافیای زیست تاجیکان: «تاجیکان مانند بسیاری از اقوام دیگر تشکل سیاسی – اجتماعی و جغرافیایی واحدی ندارند و به کشور واحدی محدود نمی شوند، بلکه در بخش مهمی از آسیا (تاجیکستان، ازبیکستان، افغانستان، قرغزستان، ترکمنستان، پاکستان، هند و چین ) پراکنده هستند. شهرهای بزرگ و قدیم چون بخارا، سمرقند، فرغانه، خجند، ختلان، خوقند، مرو، خوارزم، خیوه، هرات،کابل ، بدخشان، بلخ، پروان ، کاپیساه، غزنی، غور، بادغیس ، فراه، قندها، جلال آباد، لغمان، گردیزی، شرن، ارگون، هزاره جات، مشهد، اصفهان، نیشاپور، شیراز، همدان و … آباد کرده اجداد تاجیکان هستند (مرادی، 1403، ج1، ص106، 108 68 – 98).»
- منظر تاریخی – سلطنتی تاجیکان: سلسله های سلطنتی آریایی و تاجیکی عبارتند از: سلطنت میتانی ها، امپراتوری مادها، امپراتوری هخامنشیان، (مرادی، 1403، ج1، ص 320 – ). سلوکیان (یونانی باختر)، دولت پارت (اشکانی)، امپراتوری کوشانی ها (40 – 425 م) ، یفتلیان (425 – 566 م)، امپراتوری ساسانیان فارسی، (مرادی، 1403، ج1، ص 378 – ).
- منظر زبانی تاجیکان: زبانهای آریاییها مانند گویندگان آنها بسیار متعدد و پرشاخ بودهاند. برخی از این زبان ها عبارتند از: زبان سکایی، زبان اوستایی، زبان مادی، زبان پارسی کهن/ باستان، زبان پارتی میانه، زبان خوازمی، زبان سغدی، زبان تخاری – باختری (زبان آری)، و زبان فارسی (مرادی، 1403، ج1، ص 339 – 349).«زبان فارسی؛ یل گردانفراز میدان تفکر و اندیشه تاجیکان میباشد. زبان فارسی دری یکی از ده زبان زنده جهان از آغاز دوره عصر میانه تا کنون ، از رهنوردان اندیشه بخش ، قافله سالار فکر و فرهنگ، زبان دوم دنیای اسلام پس از زبان عربی و زبان اول حوزه فرهنگی آریایی به شمار می رود. فارسی دری زبان سلمان فارسی، امام اعظم اساس گذار مذهب حنفی، امام بخاری، ترمذی، نشایی ، ابوداود، محدثان ثقه و صدها فقیه، اندیشه پرداز، فیلسوف و دانشمند خطه آریایی می باشد. شاید کمتر زبانی در دنیا وجود داشته باشد که این همه شعر ، آثار ادبی، فلسفی، فقهی و عرفانی را به اندازه زبان فارسی ضبط و به خزینه علم و فرهنگ بشریت اهدا کرده باشد (مرادی، 1403، ج1، ص21، 169).»
- منظر مقاومتی تاجیکان: برخی از رخدادهای بزرگ تاجیکان علیه حمله اعراب عبارتند از: «قیامهای مردم خراسان علیه قتیبه باهلی، قیام بخارا، قیام نیزک در برابر قتیبه در تخارستان، مقاومت مردم خجند، مقاومت تاجیکان ختلان زمین، قیام ابومسلم خراسانی، قیام سنباد به خون خواهی ابومسلم، قیام به آفرید، قیام استاد سیس بادغیسی و حریش سیستانی، قیام ابن مقنع بلخی، قیام حمزه آذرک سیستانی، قیام ابوالخطیب نسایی، قیام حرب بن عبیده و حمزه آذرک، قیام حصین سیستانی، قیام اسحاق، جنبش دهقانی مازیار و بابک خرم دین، قیامهای فکری شعوبیه در خراسان (مرادی، 1403، ج1، ص 547 – 605).» قیامها در برابر مغولان: دفاع مردم تالقان (مرو الرود)، قیام مردم بامیان، دفاع تاجیکان پروان، قیام سربدران خراسان و … (مرادی، 1403، ج2، ص 986 – 1001).
- منظر دولتداری تاریخی تاجیکان دوره اسلامی: دولت طاهریان پوشنگی هرات (821- 873 م)، دولت صفاریان سیستان (872 – 910م)، امپراتوری سامانیان (875 – 999م)، آل محتاج چغانیان، دیلمیان فارس، حکومت آل زیار، حکومت آل بویه (مرادی، 1403، ج1، ص 752)، امپراتوری غزنویان (962 – 1148 م)، امپراتوری غوریها (1148 – 1214 م) (مرادی، 1403، ج2، ص 793 – 885). دولت کرت تاجیکان در دوران مغول ، دولت محلی دروازشاهان (1638 – 1706 م)، تاجیکان از سال 1238 م – 2024 م از تشکیل یک امپراتوری بزرگ و یک دولت بزرگ در خراسان بازمانده اند و در حدود بیشتر از 800 سال فاقد دولت مستقل در حوزه خراسان هستند.
- منظر هنری و فرهنگی تاریخی تاجیکان: «این قوم به سوی صنعت و حرفههای گوناگون میلان داشته، در کار و کسب و کمال جدیت دارند، در حکاکی ، نجاری، آهنگری، و معماری و غیره صنایع معروف بوده، در فن زراعت، درخت نشانی، تاکداری اهتمام تمام میورزند. از تفصیلات محققان خارجی و داخلی برمی آید که قسمت اعظم اهالی مسکونی شهرها و دهات افغانستان را تاجیکان تشکیل میدهند. اکثر محصولات زراعتی ، باغی، دام داری، از طرف تاجیکان تولید میشد. تاجیکان مردم با استعداد، هنرمند، ادیب، عالم، نویسنده، شاعر مشرب، صلح دوست، متساهل ، ملایمطبع، باوقار، زحمتکش ومحنتدوست بوده، در ساحه فرهنگ ، ادبیات، گردانندگی اداره ملکی و نظامی خراسان و ماوراء النهر سهم مهمی داشته اند. بنابراین، مقام و منزلت آنها را در تاریخ معاصر منطقه نادیه گرفتن انکار از روشنی خورشید است (مرادی، 1403، ج1، ص 108).»
- گروههای درونقومی تاجیکان: «مستند به اقوال بزرگان و منابع تاریخی اقوام درون گروهی تاجیکان عبارتند از: تاجیکان برکی، اورمرها، پشهای ها، فرملیها، تاجیکان سردهیان و سیستان، هندکیان، پراچیها، دهگانها، شلمانیان، بونیرها وسواتیان، تیراییان، صافیها، قزلباشها، کلموکیان (قلماقیان)، عربها و سادات، زوریان، ایماقها، تیموریان، چارایماق، هزارهها (به توجه به اشتراکات زبانی و فرهنگی) (مرادی، 1403، ج1، ص114 – 125).»
- منظر دینی تاجیکان: بخش عظیم تاجیکان مسلمان و پیرو امام اعظم ابوحنیفه رحمه الله بوده و از اهل سنت و جماعت هستند و در امور دینی متعهد میباشند (مرادی، 1403، ج1، ص21، 134). اما بخش معتنابهی از آنان در ولایاتی مثل هرات ، بلخ، بغلان، بامیان و بدخشان، در دو طرف دریای آمو شیعه دوازده امامی و اسماعیلیه تزاری هستند (مرادی، 1403، ج1، ص21، 155). خدمات تاجیکان به اسلام از حضور سلمان فارسی در بارگاه و لشکر محمد رسول الله صلی الله علیه وسلم شروع میشود و با ارائه:
رهبران بزرگ دینی: مانند امام ابوحنیفه نعمان، امام اسماعیل بخاری، امام ابوعیسی ترمذی، ابوداود سجستانی، ابوعبدالرحمن نسایی، مسلم نیشاپوری، قتیبه بن سعید بغلانی، محمد بن یوسف فاریابی، ابوبکر احمد نسایی خراسانی، ابوالقاسم مرزبان بغوی، ابوعبدالله محمد بن نصر مروزی، عبدالله بن عثمان مروزی.
صدها چهره دانشی، فقهی و فلسفی مانند: ابن سینا، ابونصر فارابی، خواج نصیر الدین توسی، ناصرخسرو بلخی، امام غزالی، شهاب الدین سهروردی، منصورحلاج، عین القضات همدانی، میرسید علی همدانی، سنایی غزنوی، علی هجویری غزنوی، خواج عبدالله انصار ، امام ذکریای رازی، شیخ ابوالحسن خرقانی، شیخ ابوسعید ابوالخیر، میرغیاث الدین غیاثی، ملاصدرای شیرازی، ملاهادی سبزواری و … (مرادی، 1403، ج1، ص21، 137 – 138).»
- منظر مبارزاتی و روشنفکرانه تاجیکان در تاریخ معاصر خراسان/ افغانستان: تاجیکان در مبارزه با روندهای استیلاگرانه جون ایلغار تازیان، مغولان، ترکان و در سه جنگ با انگلستان (1838، 1879، 1919م) با مجاهدهای میرمسجدی خان، میردرویش کوهستانی، میربچه خان کوهدامنی، میرواعظ و میرحاجی کابلی، مولوی عبدالحی پنجشیری، حبیب الله کلکانی، محمدولی خان دروازی، عبدالرحمن محمودی، غلام محمد غبار، سید اسماعیل بلخی، محمد طاهر بدخشی، مولوی بحرالدین باعث، عبدالمجید کلکانی، استادبرهان الدین ربانی، احمدشاه مسعود، عبدالحفیظ آهنگر پور، محمد بخش فلک، عبدالرشید فرخاری، دولت شفق، قربان پساکوهی، عبدالالاه رستاخیز، عبدالمؤمن اندرابی و دیگر جان باختگان راه آزادی برجسته بوده و در مبارزه در برابر اشغال شوروی روشن گردیده است. در دوره مقاومت برضد تجاوز پاکستان در پوشش طالبان همه اقوام کشور اعم از پشتون، اوزبیک، هزاره، نورستانی، بلوچ به پیشگاخمی «جبهه متحد برای نجات افغانستان» در رأس فرمانده احمدشاه مسعود و اشتراک فعال نمایندگان مردم هزاره و اقوام دیگر به رهبری تاجیکان صورت پذیرفت (مرادی، 1403، ج1، ص 49 – 50).
- جبن تاریخی تاجیکان از طرح هویتطلبی قومی: تاجیکان در کشور پرکثرت تباری خراسان/افغانستان ، مطرح کردن [هویت] قومی را نوعی جدادانستن از دیگران تلقی می کنند. حالانکه در شهرها ده ها لوحه و نبشته به چشم می خورند که بهنام پشتون یا افغان بر پیشانی دفاتر و دکان های بازارها جلب توجه می کنند؛ اما دارندگان این نوع لوحه ها که ادعای قوم اکثریت یا برادر بزرگ را دارند از گزینش القاب قومی و قبیله ای باکی ندارند. ده ها نفر به نام پشتون و پشتونیار و اوغلو و هزاره [ از دیگر اقوام وجود دارد]. از خانواده سلطنت تا کابینه [تخلص] قومی دارند. شهزاده احمدشاه فرزند بزرگ شاه «پشتونیار» تخلص می کرد، و شماری هم در اراکین دولت این چین تخلص های (چون پشتون، پشتونیار، احمدزی، پوپلزی، اسحاق زی و …) را داشتند. … در واقع اگر کسی در جایی خود را در حضور جماعتی تاجیک بنامد، گویا وحدت ملی را خراب کرده و عیبی را مرتکب شده است (مرادی، 1403، ج1، ص105 – 106).»
- پراکندگی سیاسی تاجیکان خراسان/افغانستان: «روشناندیشان و مبارزان جامعه تاجیکان خراسان/افغانستان سیاسی و ملی در وضعیت کنونی در بیشترین تشکیلات سیاسی و سازمانهای متنوع تقسیم شدهاند. این یگانه جامعه قومی و تباری است در کشور خراسان/ افغانستان که به شکل مستقیم زیر آماج رژیم های اقتدارگرای [پشتونی] قرار دارد. اما امکان اینکه بتوان همه این طیفهای سیاسی را در زیر یک چتر سیاسی قابل قبول درآورد، دشوار مینماید(مرادی، 1403، ج3، ص 2120).»
- پیشگامی سیاسی و روشنفکرانه تاجیکان در تاریخ معاصر: «جامعه تاجیکان علی رغم همه افت و خیزهای متوالی در پهنه سرنوشت تاریخی خود، هنوز رسالت پیشگامی ، آگاهیدهی و انسجام بخشی همه گروههای قومی و نیروهای ملی را در مبارزه با بی سرو و سامانی های سیاسی و اجتماعی ، استبداد داخلی ، استعمار خارجی، و تحقق عدالت اجتماعی، حقوق دموکراتیک شهروندی و زمینه های هم گرایی، هم دیگر فهمی را با روان برادری و برابری رها نکرده است. چون تاجیکان برمبنای سیر متحول تاریخی و فرهنگی شان در درازنای زمان، دارای تجارب گران سنگ و ظرفیت لازم در همپذیری و تحمل و شکیبایی اندوخته اند (مرادی، 1403، ج3، ص 2119).»
- جبهه فراگیر سیاسی مقاومت تاجیکان: «برای همکاری و تساند سیاسی آن عده از سازمان ها که در پروسه های ملی مشارکت فعال و سهم مؤثر داشته باشند، شاختار وسیع البنیاد در وجود یک جبهة سیاسی ، مناسب ترین چارچوب همکاری بین نیروهای ملی، مذهبی و تمام اوقام و مناطق کشور می باشد. چنین ساختاری قادر خواهد بود تا پوشش مناسبی برای همکاری تمام نیروها برای دفاع از کشور، مردم و ضرورت های اجتماعی، فرهنگی، هویتی، تاریخی و سایر ارزش های ملی در کشور ایجاد کند. جبهة سیاسی با احترام به ویژه گی ها، باورها، برنامه ها، و استقلالیت تشکیلاتی گروه های عضو و سایر تنوعات و رنگارنگی نظریات با پیروی از راهکارهای دموکراتیک عمل کند(مرادی، 1403، ج3، ص 2120 – 21).»
- برنامه مبارزاتی جبهه فراگیر سیاسی مقاومت تاجیکان: اولویت های چنین جبهة فراگیر سیاسی چنین خواهد بود:
- «تأسیس یک قانون اساسی مطابق ضرورتهای همگانی مردم خراسان/ افغانستان؛
- نامتمرکزسازی ساختار قدرت سیاسی با ایجاد جمهوری صدارتی پارلمانی؛
- سیستم انتخابات با مشارکت احزاب سیاسی و انتخابی بودن رده های رهبری از رأس تا ذیل از طریق انتخابات؛
- انتخاب اعضای کمیسیون های انتخاباتی و سمع شکایات توسط شواری اقوام با گزینش افراد بی طرف؛
- پیش برد پروسه نفوس شماری شفاف تحت رهبری سازمان ملل متحد؛
- اتخاذ برنامه عملیاتی برای سرکوب نمودن گروههای تروریستی و دهشتافگنی؛
- مبارزه با نفوذ شبکات استخباراتی کشورهای مداخله گر در افغانستان؛
- مبازه با عوامل بروز تنش ها و بی عدالتی های اجتماعی ؛
- تلاش برای برقراری صلح عادلانه برپایه خواست های مدنی و دموکراتیک مردم؛
- تضمین های نهادی و قانونی برای مشارکت شهروندان و تسجیل حقوق آن ها در میثاق های قانونی؛
- مبارزه علیه تبعیض و برتری جویی های قومی و در میان همه اقشار و لایه های اجتماعی؛
- متوقف نمودن برنامه اسکان ناقلین قبایلی وماورای سرحد؛
- لغو نهادهای خدماتی و امتیاز بخشی قبایل سرحدی و تک قومی؛
- توجه به خردهفرهنگهای تبای کشور؛
- رعایت ، تقویت و حمایت از زبان ها و هویت مردم افغانستان؛
- تجدید نظر بر نصاب تعلیمی و آموزشی مدارس و مکاتب با رعایت توازن و اعتدال؛
- انحلال شبکههای افراطی و خشونتگرای دینی و [حمایت از انجمن ها و گروه های دینی اعتدالی]؛
- راهاندازی رفراندوم (همه پرسی) و رأیگیری در فیصله مسایل اساسی کشور به جای لویهجرگههای قبیلهای؛
- رعایت موازین قبول شدة حقوق بشر؛
- پاکسازی اداره دولتی از تمایلات تبارگرایی، تعصبات نژادی، زبانی، افضلیت قومی؛
- [بهرسمیتشناختن] حق مالکیت اقوام بر مواریث فرهنگی زبانی و دینی و ایدیولوژیکیشان؛
- گزینش سمبول ها، نمادهای ملی مانند «[نام کشور]، پول، بیرق، سرود ملی، القاب و رُتب لشکری و کشوری، رتب علمی در مؤسسات تحصیلی و تعلیمی، نام مؤسسات عالی علمی، آموزشی، اصطلاحات علمی و … » به زبانهای رسمی کشور؛
- تفاهم هویت عامل ملی بر اساس تدویر همایشات علمی و یا راه اندازی رفراندوم یا همه پرسی؛
- برگشتاندن کشور به سیاست عدم انسلاک، بی طرفی از پیمان های نظامی، و اردوگاهی؛
- مشخص نمودن تکلیف تاریخی مرزهای افغانستان با همسایگان [بهویژه خط مرزی بین المللی دیورند]؛
- هماهنگیسازی فعالیتهای علمی و اصطلاحگزینی کشورهای همزبان با خراسان/افغانستان؛
- توجه به امر حفظ محیط زیست و …؛
- جلوگیری از کشت ، تولید، ترافیک و قاچاق و اعتیاد به مواد مخدر در کشور؛
- تلاش برای یک دولت ملی فراگیر و مردم سالار تا بتواند هم بستگی ملی، همزیستی و همگرایی اقام افغانستان را وظیفه خود دانسته و با تمام ناهنجاری ها مبارزه کند؛
- تلاش برای یافتن رفتن ها و فرصت های همدلی و همگرایی برای فعال ساختن روند دولت – ملت سازی که با [تسلط رژیم طالبان همه دولت و هم ملت از هم فروپاشیده است] (مرادی، 1403، ج3، ص 2121 – 22).؛
هفتم: گزارش جامع رونماییها و نمایهسازی کتاب «تاجیکان خراسان»
از آن رو که کتاب «تاجیکان خراسان؛ تاریخ، فرهنگ و سرنوشت» مورد توجه جامعه علمی، سیاسی و روشنفکری تاجیکان قرار گرفته است ، ضروری است که یک گزارشی جامع در این زمینه ارائه شود.
الف. مراسمهای رونمایی و سخنرانان
۱. رونمایی در مشهد – ایران: بنیاد شهید احمدشاه مسعود
این مراسم در بنیاد شهید احمد شاه مسعود در مشهد به تاریخ 15 اسد 1403 (16 اوت 2024 م) برگزار شد و با حضور فرهنگیان، دانشجویان و علاقهمندان به تاریخ تاجیکان همراه بود. سخنرانان این مراسم به اهمیت این اثر در شناخت تاریخ تاجیکان خراسان اشاره کرده و دیدگاههای خود را درباره نقاط قوت و ضعف کتاب بیان کردند.
- سخنرانان و محورهای سخنرانی:
محمدکاظم کاظمی (شاعر و نویسنده): این کتاب را یک منبع معتبر و ارزشمند برای تاریخپژوهان دانست، اما پیشنهاد کرد که در چاپهای بعدی توسط یک مورخ دیگر بازخوانی شود تا برخی نواقص اصلاح گردد.
ملا محمد فیضی (دانشجوی دکتری): به گستردگی و دقت کتاب در بررسی زیست فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تاجیکان اشاره کرد، اما نواقصی مانند ضعف در دستهبندی منابع و مشکلات ویراستاری را نیز بیان نمود.
دکتر هجرتالله جبرئیلی (منتقد و نویسنده): انتخاب نام و جلد کتاب را نشاندهنده شناخت عمیق نویسنده از تاریخ دانست و به نقش این اثر در پاسخگویی به بحران هویت تاجیکان اشاره کرد. او همچنین عدم انسجام تئوریک و فقدان منابع دست اول و دوم را بهعنوان نقاط ضعف کتاب مطرح کرد.
دکتر صاحبنظر مرادی (نویسنده کتاب): بر ضرورت شناخت ریشههای تاریخی تاجیکان تأکید کرد و نقدهای ارائهشده را سازنده دانست و گفت که این اثر برای تکمیل نیازمند بازبینی و اصلاح است (paigah-news.com).
۲. رونمایی در دانشگاه هومبولت برلین – آلمان
مراسم دیگری برای رونمایی از این کتاب در دانشگاه هومبولت برلین به تاریخ 26 اکتوبر 2024 برگزار شد. در این نشست، سخنرانان به تحلیل اهمیت هویت تاجیکی و نقش این کتاب در روشنسازی تاریخ تاجیکان پرداختند.
- سخنرانان و محورهای سخنرانی:
دکتر صاحبنظر مرادی: به اهمیت پژوهش در تاریخ تاجیکان اشاره کرد و این کتاب را تلاشی برای پر کردن خلأهای پژوهشی در این حوزه دانست.
احمد رشاد میرزاده: بر لزوم بازشناسی هویت تاجیکان تأکید کرد و این اثر را گامی مهم در این راستا معرفی نمود.
فرید احمد مزدک: محتوای کتاب را بررسی کرد و آن را منبعی ارزشمند برای مطالعات تاریخی و فرهنگی دانست.
3. سایتهای نمایه و عرضه کتاب
کتاب «تاجیکان خراسان» در چندین وبسایت معتبر معرفی و عرضه شده است:
- Kabul Books: معرفی جامع و امکان خرید کتاب؛
- خانۀ مولانا: امکان دانلود همه جلدهای کتاب؛
- اندیشکده گفتمان تعلیمی: نسخههای الکترونیکی سه جلد کتاب
جمعبندی و نتیجهگیری
کتاب «تاجیکان خراسان» یکی از مهمترین پژوهشهای اخیر در حوزه تاریخ و هویت تاجیکان است که در قالب سه جلد جامع منتشر شده است. این اثر در مراسمهای رسمی در ایران و آلمان رونمایی شد و مورد بررسی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران قرار گرفت.
اگرچه کتاب با استقبال فراوان مواجه شد، اما برخی نقدها از جمله مشکلات ویراستاری، دستهبندی منابع و عدم انسجام تئوریک نیز به آن وارد شد. با این حال، نویسنده و منتقدان بر اهمیت این اثر در بازشناسی تاریخ تاجیکان تأکید داشتند و پیشنهاد کردند که این کتاب در چاپهای بعدی مورد بازبینی و بهبود قرار گیرد. این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ، فرهنگ و هویت تاجیکان منبعی ارزشمند به شمار میرود و میتواند زمینهساز پژوهشهای بیشتری در این حوزه باشد.
منابع
- مرادی، صاحبنظر (1403)، تاجیکان خراسان؛ تاریخ ، سرنوشت و فرهنگ، مشهد: انتشارات بدخشان، جلد نخست، جلد دوم و جلد سوم.
- (تاریخ بازدید: 20/11/1403: www.bukharamag.com).
- (تاریخ بازدید: 20/11/1403: paigah-news.com).
- (تاریخ بازدید: 20/11/1403:www.kabulbooks.com ).
- (تاریخ بازدید: 20/11/1403:www.mawlana.info ).
- (تاریخ بازدید: 20/11/1403:www.parsiban.com ).
[1] – دکترای تفسیر تطبیقی سیاسی قرآن کریم، دکترای (MD) طب معالجوی، کارشناسی ارشد علوم سیاسی.