بیچارهگان؛ داستان شگفتانگیزی از جستجوی زندگی و تکامل
مرور: محمد جان آریا
فیلم «بیچارگان» یکی از آن فیلمهای پر ماجرا با مضمون عجیب و پیچیدهای است که کمتر سرمایهگذاران در هالیوود روی چنین سوژهای خطر سرمایهگذاری را میپذیرند و همچنان سینمای هالیوود نیز کمتر شاهد چنین روایت عجیبی از «جابهجایی مغز کودک در بدن زنی» بوده است. این فیلم یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۲۳ از سوی جشنوارههای سینمایی برگزیده شده است. یورگوس لانتیموس کارگردان اهل یونان و سازنده فیلمهای روانشناسانهای مثل «خرچنگ» و «دندان نیش» جهان فانتزی پررنگش را با ساخت فیلم «بیچارهگان» خلق کرده است. آقای لانتیموس بیشتر با فیلمهای روانشناختی و علمی – تخیلی در هالیوود شناخته میشود. او این فیلم را از کتابی به همین نام نوشتة آلاسایدر گری نویسنده هالندی اقتباس کرده است. منتقدان سینما بازی ویلیام دفو (دکتر گادوین بکستر) در نقش پزشک تجربهگرا و عقلگرا و بازی؛ اما استون در نقش (بِلا بکستر) را پسندیدهاند. اما استون بازیگر سختکوش و متفاوت نقشزن عجیبوغریب را به بهترین شکلش اجرا کرده است. اما استون در ۹۶ مین دورة اسکار جایزه بهترین نقش اول زن را برای بازی در فیلم بیچارگان نیز دریافت کرد.
«بِلا بکستر (اما استون) زنی از خانواده اَشرافی بریتانیا است که بهقصد خودکشی خود را از روی پلی پرت میکند، اما او حمل دارد و از سوی دیگر، دکتر گادوین بکستر (ویلیام دفو) که در مقام آفریدگار حضور دارد، مغز نوزاد را به زن بالغ پیوند میزند و اینگونه بِلا بکستر خلق و به کشف و ماجراجویی در زندگی ادامه میدهد.»
لانتیموس کارگردان فیلم با خلق «بِلا بکستر» تکامل اجباری و اصلاحی زنی را بدون دخالت و قضاوت، دنبال میکند. او تماشاگر را اجازه میدهد که در جریان فیلم پابهپای زنی راه برود که مغز کودکی در بدنش پیوند خورده است. او میخواهد که مخاطب از رویدادهای زندگی این موجود عجیب حیرتزده شود. بهویژه اینکه، بهمرور و زمان مغز کودک در مسیر شناخت بدن زن پیشرفت میکند و او یاد میگیرد که چگونه از بدنش لذت ببرد و همزمان این را نیز میآموزد که در مرحلة لذتهای شهوانیاش را مهار کند و در انجام این جزء عصیانگر تبدیل به کُل پذیرفته شده میگردد.
در «بیچارهگان» مخاطب با سه مفهوم و روایت جالبی روبرو است. یکی از این سه روایت، آفرینندگی دکتر گادوین است که او با پیوند مغز کودک بر پیکر زن بالغ به او زندگی دوباره میدهد. روایت بعدی تکامل اجباری و اصلاحی «بِلا بکستر» است که باید از آفرینندهاش (گادوین) دستور بگیرد و بترسد؛ اما در نهایت به عصیان و پرسشگری (فلسفه) تمام میشود. همینگونه روایت سوم، رابطه جامعه با آفریدگار موردبحث است. کارگردان خواسته است که برداشتهای متفاوت آدمها را نسبت به خدا نیز روی پرده بیاورد. بحث فلسفی جنسی فروید نیز جزوی از بنمایه داستان بیچارهگان را تشکیل میدهد. در حقیقت نظریه جنسی بهعنوان پیشرونده و تکامل مورد بررسی قرار میگیرد.
بلا بکستر در میان این سه روایت، نخست با شناخت بدنش درگیر شناخت خویش میشود و در مرحله بعدی به جستجوی کشف، معنا و مفهوم زندگی میپردازد.
بیچارهگان در بوداپست در مرکز مجارستان ساخته شده است. بهکارگیری رنگها در این فانتزی بیشتر فیلم را در ردیف فیلمهای نئو -نوآر قرار میدهد و همینگونه سوژه نیز ذهن مخاطب را به جهان سوررئالیسمی پرتاب میکند. بازی «اما استون» در نقش بلا بکستر فوقالعاده است. فرم و محتوا نیز بیرون از سرگرمیهای هالیوودی است.
فیلم «بیچارهگان» در ۹۶ مین جشنوارة اسکار در ۱۱ بخش نامزد جایزه شد که در چهار بخش از جمله بهترین بازیگر زن (اما استون)، بهترین طراحی صحنه، بهترین چهرهپردازی و آرایش مو و بهترین طراحی لباس، موفق به دریافت تندیس شد.
این تازهترین کار یورگوس لانتیموس را که مخلوطی از رنگ، لنز، حرکت، صدا و نور است، میتوان رونمایی از هیولای درون انسان نیز نامید که این هیولای معصوم پس از سفرهای پرماجرا دوباره به ذات بشر بر میگردد.