روزنوشت ۷
دانشآموز دیروزروزنوشتهای دختران بازمانده از آموزشروزنوشت ۷دخترِ طبیعت، مزارشریف یادم هست، همیشه یک دختر گوشهگیر و بیجرات بودم. صنفِ دهم مکتب بودیم، یک دوستِ تقریباً صمیمی داشتم. توی درسها بدک نبودم. نه خیلی لایق؛ نه خیلی تنبل. دقیقاً همان سال اتفاقی افتاد برای دوستم، که خیلی روی من تأثیر گذاشت. ما دیگر نه دوست بودیم،… ادامه مطلب روزنوشت ۷